بنازم مطربان ، کاین خلق را مسرور می خواهند
- توضیحات
- دسته: چامه های پندآموز
- بازدید: 67088
گدایان بهرِ روزی طفلِ خود را کور می خواهند
طبیبان جملگی مخلوق را رنجور می خواهند
گمانم مرده شویان راضیند بر مردنِ مردم
بنازم مطربان ، کاین خلق را مسرور می خواهند !
.......
گزارش این بیتها برگرفته از تارنگار : omomi.persianblog.ir
"گدا " نماد آدم های طماع ، چشم تنگ و بی خرد است که کوری فرزند خود را برای کسب مبلغ ناچیزی رضایت میدهند . اینجا منظور کوری ظاهری نیست . آنکه فرزند خویش را در قبال مقداری مواد مخدر می فروشد ، آنکه دخترش را مجبور به ازدواج ، با مردی که سن پدرش است ، می نماید تا از این راه کسب درآمدی نموده باشد ، آنکه همسر خود را برای کسب درآمد وادار به خودفروشی می کند ، همه و همه در زمره ی گدایانی از این دست قرار می گیرند .
"طبیب " در اینجا سمبل آدم هایی هست که جز نوک بینی هیچ جا را نمی بینند . آنها که عزت خود را در ذلت دیگران می یابند آنهایی که از هر اقدامی برای آسیب رسانی به همنوع بهره می برند تا خود به منفعتی دست یابند . کسانی که علم دارند ولی از علم و دانش در جهت رفاه عمومی استفاده نمی کنند . مصداقامروزشان کسانی است که با تولید ویروس های جهش یافته بلایی به جان ملل می اندازند تا داروها و تولیدات خود را به فروش برسانند . عبارت " عالمان بی عمل " توصیف این نوع افراد است . البته طبیبان واقعی نه تنها اینگونه نیستند بلکه کاملاً در نقطه مقابل قرار دارند .
" مرده شوی" نماد کسانی است که مرگ مردم را می خواهند و این مرگ می تواند مرگ جسمانی یا روحانی باشد . آنهایی که فقط به فکر این هستند که از قبل مرگ و میر افراد به نان و نوایی برسند . آنها که کشوری را اشغال می کنند و ملتی را می کشند تا از سرمایه های آنان استفاده ای ببرند . تخریب شخصیت افراد تا حد له کردن ، شخصیت هم از مرگ های روحانی به شمار می رود .
مطرب کیست ؟
در این شعر به صراحت می توان وسعت دید یک شاعر را درک کرد .
واقعا مطرب کیست؟! مطرب نمادی از انسان های آزاد اندیش است . آنهایی که منفعت عام را همواره ترجیح می دهند .
حکمت محض است گر لطف جهان آفرین
خاص کند بنده ای مصلحت عام را
یک انسان کامل . کسی که همواره به فکر شاد کردن مردم و زدودن غبار یاس و نا امیدی از دل آنهاست . مطرب می تواند یک گدا ، یک طبیب یا یک مرده شور باشد . به عبارتی مطرب همن کسی است که مولانا در وصفش فرموده است :
زین همرهان سست عناصر دلم گرفتشیر خدا و رستم دستانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهرکز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود گشته ایم ماگفت آن چه یافت می نشود آنم آرزوست
بله . مطرب یک انسان واقعی است . یک انسان نمونه . یک اشرف مخلوقات . همانی که خداوند به خاطر خلقتش به خود آفرین گفت . موجودی که در این آشفته بازار به سختی یافت می شود و این کمبود محدود به مرز های جغرافیایی نیست .
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابرکان چهره ی مشعشع تابانم آرزوست
دیدگاهها
در دیوان شمس آمده است :
خدایا مطربان را انگبین ده
برای ضرب دست آهنین ده
چو دست و پای وقف عشق کردند
تو همشان دست و پای راستین ده
چو پر کردند گوش ما ز پیغام
توشان صد چشم بخت شاه بین ده
کبوتروار نالانند در عشق
توشان از لطف خود برج حصین ده
ز مدح و آفرینت هوشها را
چو خوش کردند همشان آفرین ده
جگرها را ز نغمه آب دادند
ز کوثرشان تو هم ماء معین ده