اندرز به فرزند

اى پسر هر که صاحب هنرست

بیشک از دیگران، بزرگترست

بهر فرزند بهترین میراث

از پدر علم و دانش و هنرست

به هنر کوش کز هنر خیزد

هر چه اسباب عزت بشرست

آدمى راست برترى زکمال

ورنه او هم زجنس جانورست

امتیاز بشر به صورت نیست

که به دیوار خوشترین صُوَرست

هر که را بهره از ادب باشد

بهره از افتخار و جاه و فرست

اى خوش آن کو به کارزار حیات

هنرش تیغ و دانشش سپرست

باخبر باش کز وبال نرَست

هر که از راز علم بى‏خبرست

علم باشد همان خجسته نهال

که ورا عزِّ جاودان ثمرست

گنج دانش زوال نپذیرد

گنج زر در مَظَنّه هدرست

فخر انسان به مال و ثروت نیست

اى‏خوش آن‏کو به‏علم مفتخر است

دانش و بینش اندر با هم یار

هرکه بى‏دانش است کور و کرست

گوش کن پند من که پور نجیب[۱]

گوشدار نصحیت پدر است
—-

[۱]. نسخه دیگر: به جاى «پور نجیب» «پور ادیب» آمده است.


استاد ادیب برومند

نوشتن دیدگاه