مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

مردان خدا پرده ی پندار دريدند

مردان خدا پرده پندار دريدند

يعني همه جا غير خدا يار نديدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند

هر نکته که گفتند همان نکته شنيدند

يک طايفه را بهر مکافات سرشتند

يک سلسله را بهر ملاقات گزيدند

يک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند

يک زمره به حسرت سر انگشت گزيدند

جمعي به در پير خرابات خرابند

قومي به بر شيخ مناجات مريدند

يک جمع نکوشيده رسيدند به مقصد

يک قوم دويدند و به مقصد نرسيدند

فرياد که در رهگذر آدم خاکي

بس دانه فشاندند و بسي دام تنيدند

همت طلب از باطن پيران سحرخيز

زيرا که يکي را ز دو عالم طلبيدند

زنهار مزن دست به دامان گروهي

کز حق ببريدند و به باطل گرويدند

چون خلق درآيند به بازار حقيقت

ترسم نفروشند متاعي که خريدند

کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است

کاين جامه به اندازه هر کس نبريدند

مرغان نظرباز سبک سير فروغي

از دام گه خاک بر افلاک پريدند

...............

فروغی بسطامی

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML