پارسا | پرهیزگار |
پرشان | رزمجو |
پرهام | نامی است پارسی که عربی آن ابراهیم باشد |
پژمان | اندوهگین و پژمرده - |
پوريا | نام یک پهلوان نیرومند ایرانی |
پويا | رونده - پوینده |
پولاد | نام يکي از پهلوانان ايراني در زمان کيقباد |
پهلبد | آهنگساز دوران خسرو پرويز ساساني |
پيام | پيام |
پيروز | يکي از شخصيتهاي شاهنامه - موفق |
پيروزان | نام برادر شاپور اول |
پيمان | قبول - پیوند - دوستی |
پاکدین | دارای دین پاک |
پاکزاد | زاده شده ی پاک – پاک نژاد |
پدرام | خوش و خرم و آراسته |
پرویز | پیروز و موفق |
پشوتن | برادر اسفندیار شاهزاده ی ایرانی |
پویان | پوییدن – پویش کردن |
پیلتن | تنومند و درشت اندام – مانند پیل |
پاذیر | ستون - نگهدارنده |
واپسین ویرایش : 23/07/1394