بخش نخست
بایسته است پیش از پرداختن به نوای خوش ایران پس از اسلام اندکی درباره ی موسیقی عرب پیش از اسلام بدانیم.
«فارمر» موسیقیدان بنام معاصر درباره ی موسیقی عرب پیش از اسلام چنین می گوید :
«... حدود گام موسیقی عرب پیش از اسلام از یک هنگام متجاوز نبوده، و تبدیل آن به گام های دو هنگامی در نیمه ی دوم سده ی نخست هجری و تقلید از عود پارسی بوده است ...»(1)

«... این موسیقی ابتدایی، چند شکل، یا بگفته ی ما «دستگاه» بسیار کوچک داشته است و نخستین آن «حدی» بوده است که از روی گام های شتر خوانده می شده و ویژه ی راندن شتر بوده است. کم کم سه لحن اصلی : «نصب»، «ستاد» و «هزج» را نیز به کار برده اند ... (2) نخستین، ویژه ی مرثیه ها و سوگواری بوده و از دومی که وزنی ثقیل داشته، اوزان ثقیل اول و ثقیل ثانی و خفیف برآمده ... و سومی «بحری» است ویژه ی رقص و کف ...»(3)
در این میان پیامبر اسلام، برای راهنمایی گمراه ترین مردمان جهان آن دوران برانگیخته شد.
در دوران نخست، یعنی هنگام اقامت در مکه تعلیمات و دستورهای قرآن، بیشتر فرمان های همگانی درباره ی نیک زیستن، توجه به دردمندان، نیازمندان، یتیمان، نیکی و گذشت و بردباری و بطور کلی درباره ی امور کلی است. در دوران آخر پیامبری در مدینه فرمان های قرآن بیشتر درباره ی کارهای روزمره مردمان، از جهاد و جنگ گرفته تا مسایل کوچک شخصی چونان به استحام و پاکیزگی و حتی روابط بین زن و مرد و ... صادر گردید.
در این دوران پر آشوب جایی برای رسیدن به همه ی امور از جمله موسیقی نبود ... اینقدر هست که در قرآن کریم به پیامبری حضرت داوود تصریح شده است و معجزه آن بزرگوار صوت خوش او بوده است ... چنانکه در بخش «مزامیر داوود» کتاب مقدس (تورات) بخش های زیادی هست که در آن به سازهای موسیقی بادی و زهی اشاره و تصریح شده ... در قرآن نیز اشاره ی مستقیمی که دال به تحریم موسیقی بوده باشد نیست.

خلفای راشدین نیز به دو دلیل پروای شنیدن موسیقی را نداشتند، نخست آنکه خود در فرهنگی پرورده شده بودند که در آن از موسیقی خبر چندانی نبود، دودیگر آنکه تمامی مدت خلافت آنان به جهاد و کشتار و گشودن شهرها و کشورها می گذشت ... و در آن میان جایی برای پرداختن به موسیقی نبوده است.

بنا به این سنت، گروهی موسیقی را در اسلام جایز نمی دانند، اما گروه بی شمار دیگری سنت خلفای راشدین را دال بر تحریم موسیقی نمی دانند، و با توجه به اینکه در همه ی دین های باستانی نواختن موسیقی یکی از آیین های مذهبی شناخته شده ... و یکی از پیامبرانی که مورد پذیرش اسلام نیز هست موسیقیدان بوده، آن را جایز می شمارند.

البته فرق هست بین آن موسیقی مبتذل بازاری که کشنده ی اعصاب و کوبنده ی فرهنگ و دانش و دین است، با آن موسیقی عارفانه و آگاهانه، که روان انسان را در آسمان ها پرواز می دهد.

«کلمان هوارت» می نویسد : «... پیش از ظهور اسلام، عرب های بادیه نشین شعر و موسیقی داشته اند ولی تشکیل و بسط آن بر ما مجهول است. شاید طرز حرکت شتر هنگام راه رفتن و گذاردن پاهایش با آن همه نظم بر روی زمین، موجد آهنگ «حدی» گشته است، آهنگی که ساربانان قافله برای راندن و سرگرمی شتران می خواندند ...»(4)
در آن هنگام ارکستر عربی فقط از آواز و کف (دست زدن) و دف تشکیل می شد ...

«ژول روانه» در کتاب بزرگ «انسکلوپدی موسیقی» پس از بحث فراوان در این باره می نویسد :
«... عرب ها پیش از اسلام یک نوع موسیقی خاص داشتند که برای سرودن اشعار بکار می بردند، مانند آنچه که هم اکنون نزد برخی قبایل چادر نشین عرب یافت می شود، که حدود آن از یک چهارم (ذوالاربع) یا یک پنجم (ذوالخمس) تجاوز نمی کند ... و جنس، ساختمان و فرمول آن با موسیقی پس از اسلام بکلی متفاوت است»(5)

این دگرگونی از کجا پدید آمد ؟
در میان گروه های فراوانی که به نام اسیر و برده، پس از جنگ (یا حادثه ایران و عرب) به عربستان می بردند، کسانی هم بودند که موسیقی می دانستند یا اینکه اگر موسیقیدان حرفه ای نبودند، در فرهنگستان های دیار خویش  نوای خوش را به عنوان یکی از مواد درسی فراگرفته بودند و اینک نام تنی چند از آنان !

«ابن مسجع»(6) ایرانی که پیش از این درباره ی او سخن آمد. وی از کاریگرانی بود که برای نوسازی خانه ی کعبه به مکه آمده بود و آواز خوش او «عبداله زبیر» را شیفته کرد و بدین سبب آزادش نمود.
پس او برای تکمیل هنر خویش به ایران بازگشت و نواختن چندین رود را فراگرفت و به مکه رفت و گام های موسیقی ایرانی را همراه اشعار عربی کرد.
«اسحق موسلی» یکی دیگر از موسیقیدانان بزرگ ایرانی که درباره اش سخن خواهد آمد، درباره ی وی گفته است : «او نخستین کسی است که موسیقی عرب را به سبک ایرانیان خواند و معمول نمود» و صاحب کتاب بزرگ «اغانی» او را مبتکر آهنگ های بعد از اسلام می شناسد.(7)

..........

پانوشت ها :
1. کتاب موسیقی فارابی - رویه 74.
2. شعر و موسیقی - رویه 164.
3. همان.
4. موسیقی فارابی، رویه 44.
5. رویه ی 45 همان کتاب به نقل از رویه ی 2686 انسکلوپدی موسیقی Jule Rouanet
6. ابو عثمان، سعید بن مسجع. این نام های عربی را ایرانیان پس از اسارت، یا پس از آوردن اسلام می پذیرفتند، چونان «ابن مقفع» نویسنده ی بزرگ ایرانی که به جرم خدمت به فرهنگ عرب دست و پایش را بریدند و در تنورش افکندند.
7. موسیقی فارابی صفحه ی 52 و شعر و موسیقی صفحه ی 161
---------

بن نوشت :
زمینه های شناخت موسیقی ایرانی - فریدون جنیدی، رویه های 150 تا 164.

برگرفته از پایگاه پژوهشی آریابوم

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی