بنگ

شیرازی در مسجد بنگ می‌خورد. خادم مسجد بدو رسید و با او در سفاهت آمد. شیرازی در او نگاه کرد، دید شل بود و کر و کور! نعره برکشید و گفت: ای ملعون! خدای تعالی در حق تو چندان لطف نکرده است که تو در خانه‌ی حق تعصب می‌کنی

نوشتن دیدگاه