ملانصرالدین و مردنِ دیگ !

گویند ملا چند بار از همسایه دیگی به عاریت خواست و هر بار دیگچه ای درون آن گذاشته ، باز پس داد . همسایه پرسید : دیگچه از کجاست ؟ گفت : دیگ آبستن بود و در خانه ی ما بزایید . نوبتی دیگر ، دیگی بزرگ به امانت گرفت و پس از چند روز به صاحب آن گفت : دیگ بمرد . صاحب دیگ گفت : دیگ چگونه تواند مرد ؟! گفت : دیگی که تواند زایید البته نیز تواند مرد. امثال و حکم دهخدا