فرمانروایی مادها

مادها قوم ایرانی زبان و آریایی تباری هستند که دست کم  1100 سال پیش از زایش مسیح یا بیشتر به بخش های غربی سرزمین بزرگ ایران کهن رفته و به صورت جدی در آنجا ساکن شدند. سرزمین ماد به دو بخش «ماد بزرگ» و «ماد خُرد» یا کوچک بخش بندی می‌شد. ماد کوچک سرزمین کنونی آذربایجان را شمال می‌شد(تنها سرزمین های پایین رود ارس) و ماد بزرگ بخش‌های ری, کردستان (ایران, عراق ترکیه), بخشی از لرستان, همدان, اسپهان و کرمانشاه را شامل می‌شد.
همانگونه که در جستار "سگرتی‌های آریایی" آشکار شد پیش از مادها, اقوام دیگر ایرانی‌زبان و آریایی‌تبار چون سگرتی‌ها و پارسیان در این بخش حضور داشته‌اند. در گزارشی که در آن به یورش «شلمانسر سوم» شاه آشور پرداخته شده از «پاسوراها» در کوه‌های کردستان یاد شده است و پس از آن در سنگ‌نبشته‌های دیگر شاهان آشوری از قوم «مادای» یا شده است. آشکار است که این اقوام یعنی سگرتی‌ها و پارس‌ها مدت زمان قابل توجهی را در سرزمین ماد حضور داشته‌اند.

دیااُکو

مادها نزدیک سده‌ی 8 پ.ز. آشکارا مورد تاخت و تاز و غارت‌گری همسایگان آشوری خود بودند ولی این تُرک‌تازی‌ها هیچ‌گاه نتوانست به صورت کامل ایشان را از پای درآورد. این وضعیت بایستگی(لزوم) ایجاد یک دولت توانمند متمرکز و سپاهی سامان داده شده را برای مادها آشکار ساخت و همین انگیزه دلیلی بود بر راه اندازی نخستین فرمانروایی آریایی به دست مادها. باید گوشزد نمود که از دیدگاه گستردگی و دستگاه شاهنشاهی نمی‌توان سخنان هرودت از تاریخ ماد (کتاب یکم, بند 96) را درست دانست. هرودت «دیوکس» را بنیان‌گذار پادشاهی ماد می‌شناساند و راه اندازی گارد شخصی, ساخت شهر و کاخ پادشاهی, برپا ساختن تشریفات درباری و گِرد هَم آوردن ِ قبایل ماد به او منسوب می‌کند.
باید پذیرفت که دیااُکو در واقع یک آشورستیز بود از شمار فراوان. همین آشورستیزی و هم‌پیمانی با دیگر آشورستیزان در درازای تاریخ باعث شده است از دیااُکوی ماد چهره‌ای افسانه‌ای ساخته شود و او را سر دودمان پادشاهی ماد بشناسند. پایتخت او (ایران) را «هگمتانه» (همدان) بازشناسانده‌اند.

فرورتیش / خشتریته

پس از شکست دیااُکو از «سارگُن دوم» شاه آشور, پسر وی «فرائورتس» (فرورتیش) -برپایه‌بازگویی هردوت- به شاهی رسید. در اینجا گواهی هردوت با منابع آشوری نمی‌خواند چرا که منابع آشوری از وی به عنوان فرمانروای ماد یادی نشده و «کشتریتو»  ( خشتریته) سرکرده‌ی شورشی یک شهرک ِ کاسی نشین ِ شناسانده می‌شود. او توانست با بهره‌گیری از هم‌کاری و هم‌پیمانی با جنگجویان آریایی تبار مادی, مانایی, کمیری و سکایی در نیمه‌ی سده‌ی هفتم پ.ز. شماری از ایالت های فرمان‌بردار آشور را در شرق تاراج کند. چنین اتحادیه‌ای که از اقوام آریایی تشکیل یافته باشد تا آن روز بی همتا بود و از این دید نخستین به شمار می‌آید. از دید هرودت از زمان فرورتیش پارس‌ها نیز خراج‌گذار مادها شدند و در این اتحادیه شرکت داشتند.


هووخشتره / ایشتوویگو

«هووخشتره» پس از پدرش خشتریته به پادشاهی رسید و کمابیش راه پدر را دنبال کرد و کارهای پیشینیان خود را تکمیل نمود. واپسین پادشاه پادشاه ماد ایشتوویگو (احتمالا آستیاگ) بود که به دست نوه‌ی خود «کورش بزرگ» برکنار شد. مادها در درازای این سال‌ها آرام آرام توانستند پایه‌گذار فرمانروایی آریایی و ایرانی باشند. ایشان با گِردهَم آوردن اقوام آریایی و سپس هم‌کاری و هم‌پیمانی با بابل توانستند به تُرک‌تازی و فرمانروایی هراس‌انگیز آشوریان پایان دهند و این دولت توانمند و با پیشینه را برای همیشه از روزگار بزُدایند. پارسیان که از هر دید با مادها هم‌ریشه و هم‌تبار به شمار می‌آیند احتمالا شمار فراوانی از الگوها و نهادهای شهری‌گری خویش را از مادها آموخته و برگرفته‌اند. پس از برانداخته شدن «آستیاگ» به دست کورش دوم هخامنشی, مادها همچنان جایگاه والای خود را در دستگاه فرمانروایی هخامنشی حفظ کردند.

دین ماد

دین مادها در هزاره اول ق.م، مبتنی بر اعتقاد به خدایان گوناگون و بت ها بوده برای پی بردن به اندیشه های مذهبی و به دست آوردن آگاهی لازم، بتوان مجسمه ها و بت های ابلیسان عجیب الخلقه و شگفت انگیزی که نیمی حیوان و نیمی آدمی بوده اند و یا حیوانات عجیب تخیلی که بدن شیر و بال عقاب و غیره داشته اند و از سرزمین های غرب مادها به دست آمده است را نام برد. ظاهرا کیش کاسیان و معتقدات بابلیان، در اندیشه های مذهبی مادها، تاثیر داشته است. شواهدی موید این امر میباشد که مراسم قربانی از دیرباز در ایران معمول بوده است. هرچند مدارک به دست آمده، بیشتر، از دوره هخامنشیان بوده است. نظیر قربانی هزار گاو بر آتنه تروا بدستور خشایار شاه، قربانی اسبان سفید برای رود استریمون توسط مغان و یا نقش برجسته استخر که بزغاله ای را برای قربانی میبردند، اما میتوان پذیرفت این گونه مراسم از دیرباز و پیش از هخامنشیان و در زمان مادها وجود داشته است.

زبان مادها

(استرا بون) معتقد است که زبان مادها به زبان پارسیان، آریاییان، باختریان و سغدیان شباهت داشته است. (دارمستتر) معتقد است زبان مادها با زبان اوستا مطابق بوده و بی شک زبان تکلمی آنان آریایی بوده است و همچنین با زبان پارسیها نیز قرابت و نزدیکی داشته است.

گردآوری : مهرمیهن

بن مایه های رایاتاری : تارنگار آریا پارس و تخت جمشید

در همین زمینه