مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

شاپور ساسانی و به زانو در آوردن بیگانگان تازشگر

شاپور ساسانی

پس از اردشیر پاپکان و بنیانگذاری دولتی مقتدر که دولتش در دریف دولتهای کورش و داریوش بود شاپور فرند ارشدش به شاهنشاهی ایران رسید . در زمان شاپور اول ( 239 تا 270 میلادی ) پادشاه ساسانی سه امپراطور روم به ایران حمله ور شدند . یکی گردیانوس جوان بود که در سال 242 میلادی کشته شد . دیگری فیلیپ عرب بود که در برابر شاپور ناچار به تسلیم شد و قبول کرد که سالیانه به ایران برای حملاتی مکرری که به آنجا نموده بود و خساراتی که وارد کرده بود باج بدهد .

سوم والرین بود که در سال 242 میلادی با 70 هزار سرباز و امیر و سناتور رومی اسیر ایرانیان شد . شاپور این پیروزی بزرگ را در چندین مکان حجاری نمود تا درس عبرتی برای آیندگان گردد . شاپور در کتیبه ای که در کعبه زرتشت به سه زبان نوشته است میگوید : " والرین با سپاهی که مشتمل بر 29 گروه جنگی اروپایی بود و به 70 هزار نفر سرباز بالغ بود به جنگ ایران آمد . در اطراف الرها و ادسا جنگ بزرگی بین ما و امپراطور والرین در گرفت . ما با دستهای خویش والرین را اسیر کردیم ! فرماندهان - استانداران - سناتورها و افسران رومی را به اسارت گرفتیم و همگی آنان را به ایالات ایران منتقل نمودیم . " این صحنه پیروزی شاپور از زیباترین نقش های برجسته ایران است که از حادثه ای غرور آفرین حکایت میکند و مایه سرافرازی ایرانیان میباشد . شاپور با تاج پادشاهی که به صورت کنگره ای است و جامه ای آراسته سوار بر اسب تنومدی است که جلوی او فلیپ عرب امپراطور باج گذار رومی زانو زده و خم شده است . پادشاه ایران یک دست خود را به طرف او دراز کرده تا نشان از قبوا باج او شود . فلیپ در این نقش با تاج رومی و بالاپوشی که بروی دوشش قرار دارد چنان نمایش داده شده که گویی با شتاب به سوی اسب پادشاه ایران دویده و زانو زده است . والرین هر دو دست خود را به نشانه بخشش به جلو دراز کرده . عظمت پادشاه ایران و بزرگی او در تاج - دستبند و طرز آرایش مویش که چین دار است و بر شانه های افتاده است و همین طور از زین و لگام اسب مغرورش به وضوح دیده میشود . کنار دیگر شاپور امپراطور دیگری دیده میشود . که پادشاه ایران مچ دست او را به نشانه اسارت گرفته . پشت سر اسب پادشاه ایران تصویر موبد بزرگ کرتیر دیده میشود که کلاهی بیضی شکل مزین به نشان قیچی به سر دارد و انگشت سبابه دست راست اش را به نشانه احترام به سوی شاپور دراز کرده است و گردن بندی مرواریدی آراسته شده به گردن دارد و بالاپوشی با سنجاقی در جلوی سینه می باشد . این کتیبه نقش دار ساسانی یکی از هنرمندانه ترین نقوش باستانی ایران است که وضح و سادگی و زیبایی آن به راحتی نشانگر عظمت و افتخاری پادشاهان گذشته است . در زمان او مانی نقاش ظهور کرد و دعوی پیغمبری نمود . مانی متولد 215 میلادی بود و از یک خانواده همدانی پدرش فاتک نام داشت . در زمان شاپور مانی ارزش بسیاری داشت به صورتی که در تاجگذاری شاپور مانی مانی در کنار او نقش مهمی ایفا میکرد و از آنجایی که شاپور به عقاید مختلف دینی احترام میگذاشت و بنا به همین آزادی که شاپور به وی داده بود توانست در عراق و خوزستان عقاید دین نوی خود را گسترش دهد . در نهایت به نوشته تاریخ یعقوبی موبد کرتیر که موبد موبدان بود و مقام بالایی را در زمان شاپور اول داشت در دادگاهی عقاید مانی را مردود اعلام کرد و آنرا به اثبات رساند و شاهنشاه را از او بر حذر داشت . مانی که جان خود را در خطر دید در سال 251 میلادی مجبور ترک ایران شد و به سغد و ترکستان پناهنده شد و در انجا به مشغول به تبلیغ دین خود شد . پس از درگذشت شاپور اول مانی دوباره به ایران بازگشت و فعالیت هایش را در شاهنشاهی هرمز اول ادامه داد .

(نوشتار بالا از قول کلمان هوار خاورشناس بزرک فرانسه)

پرفسور کریستن سن مینوسد : فلیپ عرب امپراتور روم سرزمین های ارمنستان و و بین النهرین را برای شاهنشاهی شاپور اول به رسمیت شناخت . شاپور اول با استفاده از اسیران رومی که در "اسا" نصیب وی شده بود به جندی شاپور رفت و با نیروی اسیران رومی سد سنگی عظیمی ( به نام شادروان = خوش رفتار ) بنا کرد که بقایای آن هم اکنون نیز مشاهده میشود . این سد کمک بسیاری به کشاورزان منطقه نمود و خشکسالی هی سالانه را کاهش داد و در ضمن آب کارون را هم بالاتر از سطح همیشه گی اش نگهداشت . وی برای آبادانی ایران چندین شهر را با استفاده از نیرو های اسیر شده بازسازی کرد . اقدامات او برای مردمش ستایش کننده بود زیرا امپراتوری روم را که چندین سال به ایران حمله میکرد را از پای در آورد و بر پای وی زانو زد .

هانری ماسه عضو ارشد استادان زبان فارسی دانشکده زبانهای شرقی از قول فردوسی وجود دین ایرانی در سیستم شاهنشاهی ساسانی را به این دلیل می داند : " وقتی که پادشاه آیین دینی را پاس داری کند - سلطنت و ایمان مردم هم در امان است - پادشاه نباید ایمان را از دست دهد - شاه بی ایمان هرگز قابل احترام نیست "

فردوسی بزرگ :

چو شاپور بنشست بر تخت داد - کلاه دلفروز بر سر نهاد

شدند انجمن پیش او بخردان - بزرگان فرزانه و موبدان

چنین گفت که ای نامدار انجمن - بزرگان پر دانش و رای زن

منم پاک فرزند شاه اردشیر - سراینده دانش و یادگیر

همه گوشش دارید فرمان من - مگردید یک سر ز پیمان من

و از این هر چه گویم پژوهش کنید - اگر خام گویم مرا نکوهش کنید

( شاهنشاه شاپور اول به گفته فردوسی خردمندان و دانش وران را به صورت انجمنی در دولتش جمع آوری نموده بوده و به آنان دستور داده بود که سخنان او را بررسی کنند و اگر خطایی انجام داد او را راهنمایی کنن . این کار امروز در پیش رفته ترین کشورهای پادشاهی اروپا در حال اجرا است )


ملک الشعرا بهار در ستایش شاپور اول : " خسروان پیش نیاکان تو زانو میزدند - شاهد من صفه ی شاپور و نقش قیصر است "

نظامی گنجوی : " چو آمد دولت شاپور در کار - در آن دولت عمارت کرد بسیار "

شاپور ساسانی

نمایی از سنگ نگاره شاپور و به زانو درآوردن بیگانگان (نقش رستم)

در همین زمینه

دیدگاه‌ها  

+10 # مجتبی 1395-05-06 01:41
درودبر پادشاهان بزرگ ایران .که برای ایران اسم ایران خاک ایران ارزش قایل بودن اجازه به هیچ احدی نمیدان که چپ نگاه این کشور اهورایی کنه ...زنده باد ایران اریایی مردان بزرگ اریایی ....
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML