مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

فراز و فرود رضاشاه

(( رضا شاه : از 4 اردیبهشت 1305 تا 25 شهریور 1320 ))

رضا شاه پهلوی موسس سلسله پهلوی فرزند عباسقلی خان سوادکوهی معروف به داداش بیگ ، در سال 1256  خورشیدی در قریه آلاشت از توابع سوادکوه مازندران متولد شد . ابتدا در فوج سوادکوه وارد خدمت شد و بعد در سن 22 سالگی به عنوان قزاق داخل خدمت قزاقخانه گردید . در مدتی که در قزاقخانه خدمت می کرد مناصب و درجاتی را طی کرده و ماموریتهایی در بعضی از شهرها به او محول شد تا اینکه در سال 1294 خورشیدی رئیس تیپ قزاقخانه ( آتریاد ) همدان گردید . رضا شاه پس از کودتا ( اسفند 1299 خورشیدی ) ملقب به سردار سپه و رئیس قزاقخانه شد و بعد در کابینه سید ضیاء الدین طباطبایی به جای مسعود خان کیهان وزیر جنگ گردید و تا تاریخ 26 خرداد 1302 خورشیدی در کابینه های قوام السلطنه ، مشیرالدوله و مستوفی الممالک در این سمت باقی بود و در تاریخ 16 آبان 1302 خورشیدی نخست وزیر شد و وزارت جنگ هم با خودش بود . نخست وزیری وی تا 17 مرداد 1304 به طول انجامید . (1).

در 14 فوریه 1925 ( 1304 ش ) مجلس شورای ملی مقام فرماندهی کل قوا را از احمد شاه سلب و به سردار سپه تفویض کرد و در 31 اکتبر ( 9 آبان 1304 ) خلع سلسله قاجاریه را تصویب و حکومت موقتی را به رضا خان سردار سپه سپرد . انگلستان اولین دولتی بود که رژیم جدید ایران را به رسمیت شناخت مشروط بر آنکه کلیه تعهدات و پیمانهای موجود بین دو کشور را محترم شمرده و در حفظ و تثبیت اوضاع ایران کوشش نماید . به دنبال انگلستان سایر دولتهایی که با ایران روابط سیاسی داشتند نیز رژیم جدید را به رسمیت شناختند و دولت شوروی به منظور ابراز دوستی نمایندگی خود را در تهران به درجه سفارت کبرا ارتقا داد . مجلس موسسان که برای تعیین تکلیف سلطنت تشکیل شده بود ، در 12 دسامبر 1925 ضمن تغییر چند اصل از قانون اساسی پادشاهی را به رضا خان سردار سپه تفویض کرد و وی در 25 آوریل 1926 ( 4 اردیبهشت 1305 ) به نام رضا شاه پهلوی تاجگذاری نمود . بدین سان هنوز بیست سال از استقرار مشروطیت نگذشته بود که یک بار دیگر حکومت مطلقه در ایران بر پا گردید و مردم از آزادیهای اساسی محروم شدند . (2).

سه منبع اصلی که رضا خان با اتکای به آنها به سلطنت رسید عبارت بودند از : نیروهای مسلح ، حزبهای اکثریت در مجلس پنجم و قدرتهای بزرگ خارجی . رضا خان با افزودن بر بودجه ارتش و حقوق ارتشیان کاری کرد که این نهاد برای نخستین بار از سده هجدهم ، پشتیبان ساختار قدرت سلطنتی گردد . مجلس پنجم که در 1303 ش گشایش یافت دومین رکن دستیابی رضا خان به قدرت بود . در انتخابات استانها و عشایر تقلب شد و افراد مورد نظر رضا خان ، توسط استانداران نظامی او از صندوق سر برآوردند . موضع رضا خان این بود که (( مرد موفق هر ناحیه و محل کسی خواهد بود که از خانواده های سرشناس باشد و از سیاستهای او حمایت کند )). سرانجام ، نظام جهانی شرایط مساعدی در دوره مورد بحث ما به وجود آورد . در سال 1303 ش که شیخ خزعل مغلوب رضا خان شد و برای همیشه مناطق نفت خیز کشور در قلمرو ملی ایران ادغام گردید ، انگلیسی ها رضا خان را مرد قدرتمندی می دیدند که می توانست نفت آنها را حفظ کند و جلو تهدید بلشویکی را بگیرد . از همین رو وزیر مختار بریتانیا در برابر اقدامهای آخرین انتخاب باقی مانده ، بی عملی خیرخواهانه خود را نشان داد و حمایت از رضا خان در دستور کار دولت بریتانیا قرار گرفت . در این اثنا شورویها دست به گریبان مشکلات مبرم و شدید داخلی بودند و ترجیح دادند از دولت غیر انقلابی ایران که یک عامل ثبات به حساب می آمد و جلو مداخله غرب را می گرفت حمایت کنند . (3).

حیات سیاسی مردم  در زمان رضا شاه بسیار محدود بود ، و این به خاطر کنترل دیکتاتورمابانه شاه روی همه امور و سرکوبی مخالفین بود . شاعر معروف عشقی ، به خاطر مخالفتش با شاه جدید ، همان اوایل کار به قتل رسید . مدرس رهبر روحانی مخالف و آتشین مزاج ، در سال 1929 ( 1308 ش) محبوس گردید . و 9 سال بعد به قتل رسید . محمد مصدق ، که در یک خانواده بالا به دنیا آمده و در غرب تحصیل کرده و از روشنفکران آزادی خواه و ملی گرای بوده و کار دولتی خود را از سنین جوانی آغاز کرده بود ، تا مدت کوتاهی در مجلس به برنامه های رضا شاه حمله نمود . اما بزودی از کار کنار گذاشته شد و در ملک شخصی اش بازنشسته گردید ، و تنها در جنگ جهانی دوم بود که باز در صحنه حاضر شد و به شهرت و محبوبیت رسید . بقیه مخالفین هم یا ساکت شده و یا ، حداقل برای مدتی ، جزو همکاران رژیم درآمدند ، که از آن جمله یکی از رهبران دموکراتیک انقلاب مشروطه به نام سید حسن تقی زاده بود که ابتدا به سمت وزیر امور مالیه و سپس به سمت سفیر ایران در انگلستان انتخاب گردید . سالهای 1304 تا 1320 شمسی ، شاید تحقق نسبی یک برنامه نوسازی بود و به مراتب بیشتر از آن چیزی بود که تا کنون در ایران به مرحله اجراء در آمده بود . در این سالها مداخلات غربی ها بیشتر به صورت غیر مستقیم بود ، اما اتحاد مستمر رژیم ایران با بعضی منافع غربی ، بر طبیعت اصلاحات انجام شده تاثیر می گذاشت . (4).

با روی کار آمدن دولت نوگرای رضا شاهی ، فرآیند نوسازی آغاز گردید و این وضعیت ، چالش میان فرآیند نوسازی و ارزشهای سنتی و عرفی و دینی را در پی داشت . بنابراین شکاف حاصل از این منازعه تا پایان عمر سلسله پهلوی ادامه داشت . تاثیرات فکری مشروطیت و حضور طبقه جدید تحصیل کردگان غرب در کنار طبقه حاکم ، بیش از هر عامل دیگری سبب رویکرد پهلوی اول به مدرن سازی در کشور گردید . رضا شاه با جذب امکانات مالی ، افزایش کادر آموزش دیده ، ایجاد ارتش متحد الشکل ، تاسیس دانشکده افسری به رشد طبقه متوسط جدید یاری رساند . اصلاحات و نوسازی فرهنگی رضا شاه بر سه محور ناسیونالیسم ، باستان گرایی ، تجددگرایی و مذهب زدایی می چرخید . یکی دیگر از اقدامات حکومت پهلوی و مجلس پنجم تغییر ماههای عربی و ترکی به فارسی بود . در سالهای 1927 – 1934 قانونها و تصویب نامه هائی درباره آموزش عمومی و اجباری رایگان ابتدائی و دبیرستان و آموزش عالی و همچنین تاسیس شبکه آموزش غیر مذهبی دولت و حتی آموزشگاهها و دانشکده های علوم تربیتی وضع شدند . به سال 1940 در ایران 8237 مدرسه با 497 هزار دانش آموز به وجود آمد . در هنگام استعفای رضا شاه ( 25 شهریور 1320 ) تعداد 36 دانشسرا ، در سطوح مختلف ، در سراسر کشور وجود داشت . رضا شاه ، سنگ بنای دانشگاه تهران را در 15 بهمن 1313 گذارد . تغییر لباس و کلاه و رفع حجاب و بعضی رفرمهای دیگر در ایران تقلیدی از ترکیه بود . برای نخستین بار در تاریخ حقوق ایران ، محاکمه توسط (( هیات منصفه )) پدید آمد . در روز 17 شهریور 1307 بانک ملی ایران بدست رضا شاه با تشریفات خاصی افتتاح شد و رسما شروع به کار نمود . از سال 1304 شمسی دولت ایران تصمیم گرفت که با احداث یک خط آهن سراسری ، دریای خزر را به خلیج فارس متصل کند . از این رو در 9 خرداد 1304 ، قانون مربوط به آن از تصویب مجلس گذشت . دو قسمت شمالی و جنوبی راه آهن ایران ، سرانجام در کوهستان های میان خرم آباد و اراک در تاریخ 2 شهریور 1317 به یکدیگر رسیدند . روز چهارم شهریور 1317 رضا شاه در ایستگاه (( سفید چشمه )) که بعدا ایستگاه فوزیه نامیده شد آخرین پیچ و مهره خط سراسری کشور را طی مراسمی تشریفاتی محکم کرد . در زمینه اقتصادی و صنعتی ، اقدامات اساسی و در خور توجهی صورت گرفت : تاسیس کارخانه قند در نقاط مختلف کشور ؛ کارخانه های ریسندگی و بافندگی ؛ کارخانه های چرم سازی ؛ کارخانه کبریت سازی ؛ کارخانه سیمان و گلیسرین سازی ؛ و ... دستور تاسیس رادیو تهران در بهمن سال 1316 شمسی از سوی رضا شاه صادر شد و در فاصله 3 سال (( رادیو تهران )) آماده افتتاح گردید . رادیو تهران روز چهارشنبه 4 اردیبهشت 1319 توسط رضا شاه رسما گشایش یافت . (5).

دوران حکومت رضا شاه ، با وجودیکه به ظاهر چندان زیر نفوذ غربی ها قرار نداشت ، بهرحال تحت تاثیر قدرت های غربی بود ، به طوریکه این تاثیر را بخصوص در امور برنامه اقتصادی و روابط خارجی رضا شاه می توان دید . سرمایه گذاری خارجی ، بخصوص در زمینه منابع نفتی ، و همچنین در رشته های حمل و نقل و مخابرات با سرعت زیادی رشد کرد و در زمینه سیاست خارجی ، رضا شاه ابتدا با انگلستان و سپس با آلمان ها دوست بود . علیرغم همه شعارهای ناسیونالیستی به زبان می آورد ، او اتکای ایران به غرب را پایان نبخشیده و منافع خارجی ها در ایران را تقلیل نداد ، اگر چه با استقلال قابل ملاحظه ای عمل می کرد . (6).

دولت ایران در زمان سلطنت رضا شاه در مقایسه با ملاکهای ناخوشایند سلسله قاجار ، به قدرت سیاسی و اقتصادی بزرگی دست یافت . سرانجام ، قدرتها در دست شاه متمرکز گردید ، شاهی که خاستگاه نهادین و کلیدی او ، ارتش بود . به همین سبب می توانیم رژیم رضا شاهی را استبداد نظامی بنامیم . ارتش ، دیوان سالاری و حکومت بطور اخص ( کابینه و مجلس ) ، سه ستون نهادین نظام را تشکیل می دادند . ارتش از حالت اولیه فوج چند هزار نفره قزاق در دهه 1300 ش به 126000 مرد مسلح دائم تبدیل شد و در سال 1320 ش امکان بسیج تا 400 هزار نفر نیز وجود داشت و این تعداد برای کشوری که جمعیت فعال اقتصادیش از 5 میلیون مرد تجاوز نمی کرد ، بسیار زیاد بود . ارقام رسمی بودجه نشان می دهد که بطور متوسط 5/33 درصد کل درآمد دولت در فاصله 1305 – 1320 ش صرف ارتش شده است . دیوان سالاری دومین رکن دولت رضا شاه بود که آن نیز مثل ارتش گسترش زیادی یافته ، تجدید سازمان شده و بهتر از زمان قاجار آموزش دیده بود . دیوان سالاری پهلوی 90 هزار کارمند غیرنظامی را در بر می گرفت . در زمان قاجار ، دستگاه دیوان سالاری ، تیول شاهزادگان قاجاری و دودمانهای دیوانی قدیمی بود اما در زمان مورد بحث این در به روی طبقه های متوسط تحصیل کرده باز شد . بی تردید رضا شاه تنها معمار اصلاحات دوره خود نبود . خاصه در نیمه نخست سلطنت خویش پشتیبانی مدیران کارآزموده درون کابینه را با خود داشت و اینان در کنار مجلس رام و گوش به فرمان ، سومین رکن سلطنت وی را تشکیل می دادند . برجسته ترین این مشاوران بلند پایه ، علی اکبرداور ، عبدالحسین خان تیمور تاش ، سردار اسعد و فیروز میرزا بودند . سه تن از این افراد به خاطر بدگمانی رضا شاه در طول سلطنت او کشته شدند و علی اکبر داور در سال 1316 ش خودکشی کرد . یکی دیگر از ارکان غیر نهادین رژیم جدید ، منابع اقتصادیش بود ، دامنه و مقیاس این منابع به مراتب از منابع دوره قاجار فراتر می رفت و به میزان ایران عصر صفویه در زمان شاه عباس بزرگ می رسید زمانی که انحصار ابریشم موجب تفوق اقتصادی شده بود . کل درآمدهای دولتی در فاصله سالهای 1303 – 1320 ش به بیش از 15 برابر رسید یعنی از 237 میلیون ریال در 1303 ش به 61/3 میلیارد ریال در 1320 ش افزایش یافت . درآمد نفت ده برابر شد و از 469 هزار پوند استرلینگ در 1298 – 1299 ش به 4271000 میلیون پوند رسید . بودجه که در 1304 ش تعادل داشت در 1320 ش 710 میلیون ریال ( 39 میلیون دلار ) کسری پیدا کرد . هزینه های عظیم نظامی ، راه آهن و صنایع ، علل عمده کسری بودجه بودند . قدرت جدید دولت بر ثروت رئیس خودکامه نظام نیز تاثیر خود را گذاشت . رضا شاه در زمین خواری شهره خاص و عام بود . زمینداران از روی اکراه یا ترس بخشی از املاک خود را به او پیشکش می کردند و رضا شاه از زمینهای سایر نقاط کشور پیشکشی آنها را جبران می کرد . اصلاحات رضا شاه و ادعاهای دولت او قبل از همه به منظور جلب حمایت مردم شهرها صورت می گرفت . دهقانان در حد زیادی از تاثیر اصلاحات رضا شاه برکنار ماندند ، و عشایر و ایلات بیرحمانه و به زور اسکان یافتند . دهه 1310 ش دوره کلیدی گذار از توسعه وابسته ماقبل سرمایه داری عهد قاجار به توسعه وابسته سرمایه داری بعد از جنگ جهانی دوم است . دو وجه دیرپای تولید روستایی در روستاهای ایران وجود داشته : کشاورزی سهم بری دهقانی و چادرنشینی – شبانکارگی . این هر دو به موجودیت خود ادامه دادند ، اولی تا حد زیادی دست نخورده باقی ماند در حالی که دومی به خاطر سیاست دولت در تخت قاپو کردن عشایر دستخوش دگرگونی و بحران جدی شد . برای رشد محدود کشاورزی این دوره سه دلیل عمده می توان اقامه کرد : 1- در فنون کشاورزی کوچکترین تغییری حاصل نشد . 2- دولت کمترین توجهی به بهبودوضع کشاورزی نداشت . 3- گرایشهای رکود طلبانه در درون وجه تولید سهم بری . رضا شاه عناوین اشرافی را لغو کرد و از نظر اقتدار سیاسی ، نخبگان زمیندار را در مرتبه ای پاینتر از خود قرار داد . وجه تولید شهری در ایران را وجه تولید خرده کالایی صنایع دستی و وجه تولید سرمایه داری صنعت جدید تشکیل می داد منتها وجه تولید سرمایه داری ، هم به صورت مطلق و هم در رابطه با تولید پیشه وری به سرعت رشد کرد . در دهه 1310 ش دولت پیشگام گسترش توسعه سرمایه داری در کشور شد ( هر چند بخش خصوصی نیز در این فرآیند نقش کمی هم ایفا نکرد ). تعداد کارخانه ها که در سال 1304 ش کمتر از بیست واحد بود ( و تنها 5 کارخانه بزرگ با بیش از 50 کارگر فعالیت داشت ) در 1319 ش به بیش از 300 واحد رسید ( که 28 کارخانه هر یک بیش از 500 نفر کارگر داشت ). تا آن تاریخ سرمایه گذاری در این زمینه به بیش از 260 میلیون دلار می رسید که یک سوم را دولت و نیمی را بخش خصوصی تامین کرده بود . چنین به نظر می رسد که بزرگترین کارخانه داران کشور از میان بازرگانان عمده ، بلندپایگان دولتی و شاید بعضی از خانواده های زمیندار برخاستند . روشنفکران ، روحانیان و طبقه های حاشیه ای را می توان گروهها یا طبقه های شهری قلمداد کرد که در دهه 1310 ش دیگر به مفهوم اکید کلمه طبقه های دست اندرکار این یا آن شیوه تولید شهری نبودند بلکه در دو شیوه تولید سرمایه داری و خرده کالایی عضویت داشتند ، در هر صورت وضعیت این سه طبقه نیز تا حد زیادی تغییر کرد . روشنفکران از آموزگاران ، دانشجویان ، پزشکان ، حقوقدانان ، هنرمندان ، نویسندگان ، ناشران و بعضی از کارمندان تشکیل می شد . این طبقه پا به پای قدرت گیری و بزرگ شدن دولت در دهه 1310 ش رشد کرد . روحانیت در دهه 1310 ش دست کم از لحاظ مادی در وضعیت نامساعدی قرار می گرفت . بازار منبع حمایت سیاسی و مالی روحانیت شد ، روحانیت وجوه شرعی را از بازاریان اخذ می کرد و به اموردفتری و خدماتی از این قبیل می پرداخت . روحانیت با این شیوه زندگی هر چه بیشتر به تولید خرده کالایی وابسته شد و انحطاط این شیوه تولید در برابر تولید سرمایه داری به رشد روشنفکران غیردینی و به زیان روحانیت منجر گردید . محرومترین طبقه شهری جمعیت حاشیه ای شامل خدمتکاران ، شبگردها ، کارگران نیمه وقت ، گدایان ، روسپیان و دزدان بودند . می گویند رضا شاه در دهه 1310 ش کانون لوطیها را در مناطق اطراف تهران در هم ریخته است ( لوطیها افرادی مسلح ، خشن و مردمی بودند که در کنار یک رشته فعالیتهای قانونی ، روسپیان را زیر حمایت می گرفتند) . اما این گروه نیز به بقای خود ادامه داد . زنان در این دوره ورود به قلمروهای آموزشی و نیروی کار را اغاز کردند و روز به روز بر تعدادشان افزوده شد . 80 هزار زن در صنایع و تعداد نامعلومی در ادارات و مغازه ها کار می کردند . مزدشان بسیار ناچیز و از مزد مردها کمتر بود ، ساعتهای طولانی در شرایط نامطلوب – خاصه در قالی بافی و بافندگی – به کار می پرداختند . زنان از حق رای برخوردار نشدند و جنبشهای زنان در مقایسه با سالهای 1284 تا 1304 ش از خودجوشی و فعالیت و سرزندگی چندانی برخوردار نبود . رضا شاه و دولت او تلاشهای متعددی به عمل آوردند تا استقلال کشور را در نظام جهانی دهه 1310 ش تامین کنند . نظام کاپیتولاسیون در 1307 ش بطور یکجانبه از سوی ایران لغو شد و مزایای برون مرزی کشورهای خارجی در ایران که یادگار عهد قاجار بود از میان رفت . سرمایه گذاری خارجی عمدتا به دو حوزه محدود ماند : یکی عملیات انگلستان در میدانهای نفتی جنوب و دیگری شیلات شوروی در دریای خزر . مبارزه سه جانبه امپراتوری بریتانیا ، اتحاد شوروی و آلمان نازی برای اعمال نفوذ بر ایران شدت یافت . در مجموع ، بریتانیا قدرتمندترین کشور غربی در ایران باقی ماند . در اواخر دهه 1310 ش بریتانیا با 17 درصد ، سومین طرف تجاری ایران شد و بعد از آلمان و شوروی قرار گرفت . آلمان نازی عمده ترین کشوری بود که به دنبال کاسته شدن فشارهای روسیه و بریتانیا بر ایران توانست از موقعیت به سود خود بهره برداری کند . رضا شاه شاید از طریق ایجاد رابطه خوب با آلمان خواسته است فشار شوروی و انگلستان را خنثی سازد اما نباید فراموش کرد که او نسبت به آلمان هیتلری نوعی احساس عاطفی و همدلی نیز داشت . در آستانه تهاجم متفقین به ایران ، آلمان نازی مناسبات بسیار مستحکمی با رضا شاه و اقتصاد ایران برقرار کرده بود . تنها تهاجم می توانست به چنان وضعی خاتمه دهد . ایالات متحده آمریکا در مقایسه با بریتانیا ، آلمان و شوروی در دهه 1310 ش در رابطه با ایران یک قدرت دور دست محسوب می شد . هیچ قدرت غربی به اندازه بریتانیا و روسیه در عصر قاجار اقتصاد یران را تغییر ندادند و شکل دوباره نبخشیدند ، با این همه ، ایران به رغم اعلام آشکار سیاست رضا شاه در مورد ناسیونالیسم ، خودکفایی و دولت قوی ، وابسته باقی ماند این امر عمدتا به دلیل سه مکانیسم به هم مرتبط بوده است : کنترل بریتانیا بر نفت ایران ، بازرگانی نابرابر با شوروی و آلمان و نوسان تجارت به خاطر عرضه حاشیه ای مواد خام . دوره سالهای 1304 – 1320 ش را می توان دوره فشردگی نیروهای اجتماعی نامید . دوره ای که طی آن ، نیروهای اجتماعی زیر فشار دولت قوی قادر به ابراز وجود نبودند . عمده ترین منابع قدرت و حمایت از رضا شاه همان نهادهایی بودند که خود وی ایجاد کرده بود . اینها عبارت بودند از : ارتش ، دیوان سالاران ، بازرگانان برخوردار از انحصار ، صاحبان صنایع جدید و بخشهایی از روشنفکران . گروهها و طبقه های مخالف او – روحانیت ، عشایر و ایلات ، روشنفکران مترقی و طبقه کارگر – بیرحمانه سرکوب شدند . سقوط ناگهانی رضا شاه در شهریور 1320 در وهله نخست بر اثر فشار مقاومت ناپذیر نظام جهانی بر وی و در مرحله بعد حاصل تضادهای ناشی از سبک حکومت خودکامه وی بود . وقتی در سال 1939 م / 1318 ش جنگ جهانی دوم درگرفت ایران اعلام بی طرفی کرد . ناگهان معادله جهانی به زیان ایران بر هم خورد چون آلمان نازی در 22 ژوئن 1941 ( 1 تیر 1320ش ) به شوروی حمله برد . حالا شوروی و بریتانیا صمیمانه متحد شده بودند و فشار زیادی بر رضا شاه وارد می آوردند تا چند صد آلمانی مقیم ایران را که احتمالا عوامل نازی بودند از کشور اخراج کند . ایراندر آن مقطع در بن بست بدی گرفتار شده بود . سرانجام در 22 اوت ( 31 مرداد ) رضا شاه به دولت دستور داد عناصر غیر ضروری آلمانی را از ایران اخراج کنند ، اما این اقدام بسیار دیر و بسیار اندک بود و نتوانست متفقین را از تهاجم به ایران در 3 شهریور 1320 باز دارد . (7).

سحرگاه روز 25 اوت 1941 ( سوم شهریور 1320 ) درست یازده روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت آزادی و استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملل جهان شناخته بودند کشور بی طرف ایران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت . عملیات نظامی به این ترتیب آغاز شد که نیروهای شوروی مرکب از دو تیپ پیاده نظام و موتوری تحت فرماندهی ژنرال نوویکوف در سه ستون وارد خاک ایران شدند . از جانب دیگر نیروهای انگلیسی حملات خود را از ناحیه غرب و جنوب غربی آغاز نمودند . در نیمه شب 24 اوت یک ستون از قوای مختلط انگلیسی و هندی از بصره عزیمت و در نهایت سکوت و آرامش از اروند رود عبور نموده در سحرگاه روز بعد در ساحل ایران پیاده شدند و خرمشهر و آبادان را مورد حمله قرار دادند . در همان هنگام کشتیهای جنگی انگلیسی تحت فرماندهی دریادار آرباتنوت نیروهای دریایی جوان ایران را زیر آتش شدید توپخانه قرار داده یکی بعد از دیگری به قعر دریا فرستادند . سربازان و ملوانان ایرانی مقاومت سختی از خود نشان داده و تمام آن روز مانع پیشرفت قوای انگلیسی شدند . در این عملیات دریادار بایندر فرمانده نیروی دریایی و 650 افسر و ملوان ایرانی به شهادت رسیدند و در حدود ساعت هشت آن شب پالایشگاه آبادان به دست انگلیسیها افتاد . در 26 اوت نیروی هوایی انگلیس اهواز را بمباران کرد و تعدادی از هواپیماهای ایرانی را در روی زمین از کار انداخت . در همان ساعتی که ایران مورد حمله نیروهای شوروی و انگلستان قرار گرفت آندره ئی اسمیرنف سفیر شوروی و سر ریدر بولارد وزیر مختار انگلیس ، منصور نخست وزیر را از جریان حمله مطلع نمودند . در مقابل حمله ناگهانی دو همسایه نیرومند ، رضا شاه که غافلگیر شده بود بلافاصله بوسیله سفرای ایران در مسکو و لندن و واشنگتن از دولتهای مزبور تقاضا کرد عملیات نظامی را بیدرنگ متوقف نموده و با او وارد مذاکره شوند . متفقین جوابی به این تقاضا نداده و تلویحا فهماندند که دیگر دیر شده است . رضا شاه به تصور اینکه متفقین حاضر نیستند با منصور نخست وزیر وارد مذاکره شوند در 27 اوت وی را برکنار و محمد علی فروغی را که بیشتر مورد قبول انگلیسیها بود مامور تشکیل کابینه جدید کرد و به پیشنهاد او به کلیه واحدهای نظامی دستور ترک مقاومت داد . پس از این اقدام فروغی با نمایندگان شوروی و انگلستان وارد مذاکره شد و تقاضاهای آنان را استفسار کرد . در 30 اوت نمایندگان مزبور تقاضاهای دولتهای متبوع خود را به شرح زیر به دولت ایران اطلاع دادند : ترک مقاومت و تخلیه واحدهای ارتش ایران از کلیه نقاطی که از طرف متفقین اشغال شده ، اخراج کلیه اتباع آلمان به استثنای اعضای سفارت و چند نفر کارشناس آلمانی ، تعهد در تسهیل حمل و نقل اسلحه و مهمات و ادوات جنگی از طریق ایران به روسیه . هنوز دولت ایران جوابی به این تقاضاها نداده بود که سفرای دو دولت به جای اخراج اتباع آلمانی تحویل آنها را به قوای متفقین خواستار شدند . رضا شاه حاضر به قبول این تقاضا که یک عمل خصمانه نسبت به آلمان به شمار می رفت نشد و مذاکرات به طول انجامید . متفقین در 10 سپتامبر 1941 اولتیماتومی به دولت ایران دادند که اگر در ظرف 48 ساعت اتباع آلمانی را به نیروهای آنها تسلیم ننموده و سفارتخانه های آلمان ، ایتالیا ، رومانی ، و مجارستان را تعطیل نکند پایتخت را اشغال خواهند کرد . چون رضا شاه باز جواب صریحی به اولتیماتوم متفقین نداد در 16 سپتامبر ( 25 شهریور ) قوای شوروی و انگلستان از شمال و جنوب به سوی تهران حرکت کردند . رضا شاه ناچار در همان روز به نفع ولیعهدش محمد رضا از سلطنت استعفا داد . (8).

رضا شاه که موقعیتش در داخل کشور بدان پایه مستحکم می نمود با مداخله قدرتهای خارجی سرنگون گردید . او در معادله آلمان – شوروی – بریتانیا دچار اشتباه محاسبه شده و نتوانست خود و دولتش را از جاذبه فریبای آلمان دور نگه دارد ، اینها سقوط وی را گریز ناپذیر ساختند . بر این همه باید سبک حکومت خودکامه ای را نیز افزود . مشاورانش جرات مخالفت با نظرات وی را نداشتند و نمی توانستند اطلاعات حساس را در اختیار وی قرار دهند . در آخرین دیداری که با کابینه اش داشت به آنان گفت : (( در رابطه با برنامه ها و اندیشه هایم ، راز موفقیتم آن بود که هرگز با کسی مشورت نکردم .)) این دلیل سقوط وی در سال 1320 ش نیز بود . شاید رضا شاه می توانست بر قدرت باقی بماند به شرط اینکه از حداقل پایگاه اجتماعی یا مشروعیت در داخل کشور برخوردار باشد و چون چنین نبود تضادهای نظام جهانی که زمینه به قدرت رسیدنش را در 1300 – 1304 ش فراهم ساخته بود زمینه های سقوط 1320 ش او را نیز تدارک دید . با کناره گیری رضا شاه ، نیروهای اجتماعی که زیر منگنه فشارهای او بودند آزاد شدند و راه را برای جنبشهای اجتماعی دوره بعد از جنگ جهانی دوم هموار ساختند . (9).


رضاشاه سوار بر اسب

رضاشاه سوار بر اسب - نگاره بدست مهدی کمالی رنگ آمیزی شده است

رضا شاه پس از امضای استعفا نامه خود در 25 شهریور و خداحافظی از محمد علی فروغی نخست وزیر و ولیعهد که از این لحظه به بعد شاه بود ، تهران را به قصد اصفهان ترک کرد . و ساعت حرکت اتومبیل رضا شاه از کاخ مرمر  30/8 صبح روز 25 شهریور قید شده بود . تقریبا یک ساعت از ظهر گذشته بود که رئیس شهربانی قم اطلاع داد اعلیحضرت از قم به اصفهان حرکت نمودند . طول مدت سفر برای این بود که بر خلاف همیشه دو مرتبه لاستیک اتومبیل پنچر شد و راننده تنها و به زحمت لاستیک ها را عوض کرده بود . اتومبیل فرسوده در نزدیکی اصفهان هم از کار افتاد و تلاش راننده برای به راه انداختن آن به جائی نرسید رضا شاه از اتومبیل پیاده شد و پس از مدتی قدم زدن در کنار جاده روی تخته سنگی نشست . ساعتی به انتظار گذشت تا این که اتومبیلی از طرف اصفهان پیدا شد و اتومبیل به طرف اصفهان حرکت کرد . رضا شاه که در لباس نظامی ملبس بودند از اتومبیل خارج شدند و آنگاه علی خان آشپز مخصوص پیاده شد . گردوغبار راه ، لباسهای زرد رنگ شاه را سفید کرده بود . شاه فرمود : اتومبیل من در بین راه خراب شد و هیچ وسیله تعمیر نبود و اگر اتومبیل امیر نصرت اسکندری فرماندار اصفهان به اتفاق فرمانده لشکر اصفهان که برای بدرقه به پنج فرسخی اصفهان رفته بودند نمی آمد مجبور بودم شب را هم در بیابان سپری کنم . رضا شاه و اعضای خانواده اش در روز 30 شهریور 1320 از اصفهان به طرف یزد و کرمان حرکت کردند . رضا شاه پس از رسیدن به کرمان بیمار شد ، کسالت شاه دو روز ادامه داشت تا این که بهبودی مختصری پیدا کرده و تصمیم به عزیمت به بندرعباس گرفتند . رضا شاه چاره ای جز ترک ایران نداشتند و به وسیله کشتی نیمه باری و مسافری انگلیسی موسوم به (( بندرا )) خاک ایران را ترک کردند . پس از چهار روز ساحل بمبئی از دور نمایان شد و مسرت خاطری به همه آنها دست داد . همه لباس پوشیده و خود را برای پیاده شدن آماده کرده بودند ولی ناگهان ملاحظه کردند کشتی به جای این که به ساحل نزدیک شود راه وسط دریا را در پیش گرفته و از ساحل دور می شود . نماینده نایب السلطنه هند وارد کشتی شد و پیغام نایب السلطنه را برای رضا شاه خواند و گفت ، برای شما و تمام همراهان به هیچوجه امکان پیاده شدن در خاک هندوستان وجود ندارد . لذا باید 5 روز در همین کشتی در وسط دریا در انتظار کشتی اقیانوس پیما بمانید . سرانجام یک کشتی اقیانوس پیما به نام (( برمه )) که می بایست رضا شاه و اعضای خانواده همراهانش را به جزیره موریس ببرد در ساحل بمبئی توقف کرد و تبعیدیان ایرانی را با خود به موریس برد . سفر دریایی از بمبئی تا موریس 10 روز به طول انجامید . در روز ششم فروردین 1321 هنگام عصر ، رضا شاه موریس را ترک گفتند و در پرت لوئیز پایتخت موریس سوار کشتی شدند ، کشتی که رضا شاه با آن از موریس به دوربان حرکت کردند یک کشتی کهنه و مندرس باری بود که آن را برای حمل و نقل سربازان آماده کرده بودند . رضا شاه پس از اقامت کوتاهی در دوربان عازم ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی شد . در اوائل سال 1323 رضا شاه دچار ناراحتی قلبی شد و او را نزد دکتر (( بروس )) پزشک معروف قلب سویسی بردند . در هیجدهم تیر ماه 1323 درد معده رضا شاه بیشتر شد . عصر همان روز دکتر (( بروس )) را برای عیادت شاه آوردند . از عجایب آن که همان شب رضا شاه دچار حمله قلبی شد و چند روز در حال اغما بود . وقتی خبر بیماری و بستری شدن وی به تهران رسید شمس پهلوی عازم ژوهانسبورگ شد و حال رضا شاه رو به بهبودی گذاشت . مرگ رضا شاه چند هفته پس از ورود شمس پهلوی ، به طور ناگهانی اتفاق افتاد . ساعت شش صبح روز چهارشنبه چهارم مرداد 1323 ، سید محمود پیشخدمت مخصوص رضا شاه که سراپا غرق در تشویش و اظطراب بود دیگران را از خواب بیدار کرد که شاه از خواب بیدار نمی شود . در این موقع بود که دیگران احساس خطر نموده و فورا به دکتر (( بروس )) اطلاع داده شد که فورا خود را برساند . پس از چند دقیقه دکتر بروس و دکتر تنکین در بالین رضا شاه حضور یافتند . پس از لحظه ای دیگر دکتر (( بروس )) اطلاع داد که در ساعت پنج صبح حمله قلبی شدیدی بار دیگر عارض رضا شاه گردیده و در نتیجه این حمله فوت کرده اند . سپس جنازه را به محلی که در آنجا مومیایی می نمودند ، بدون هیچ گونه تشریفاتی ، انتقال دادند و پس از مومیایی ، جنازه را در تابوتی نهادند . چون انگلیسیها با انتقال جنازه رضا شاه به تهران ، که مستلزم انجام تشریفات رسمی بود موافقت نکردند و در نتیجه جنازه به طور موقت به قاهره انتقال یافت و مراسم تشییع جنازه رسمی در قاهره بعمل آمد . محمد رضا شاه پس از پایان جنگ جهانی دوم و خروج نیروهای بیگانه از ایران به فکر بازگرداندن جنازه پدرش به تهران افتاد و در روز یکشنبه 17 اردیبهشت 1329 در کابینه منصور الملک ، مراسم انتقال و تشییع رسمی جنازه رضا شاه از مصر به تهران انجام پذیرفت تا در مقبره مجللی که برای او در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم ساخته بودند ، به خاک سپرده شود . رضا شاه به هنگام مرگ 67 سال داشت . (10).

رضاشاه

نگاره بدست مهدی کمالی رنگ آمیزی شده است

.....................................................................................

منابع :

(1)- فرهنگ علوم سیاسی – غلامرضا علی بابایی – شخصیت های سیاسی – نشر ویس – چاپ اول : 1368 – ص ، 74 –

(2)- تاریخ روابط خارجی ایران – از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی –عبدالرضا هوشنگ مهدوی – چاپ چهارم – 1369 – موسسه انتشارات امیر کبیر – ص ، 382 – 383 -

(3)- مقاومت شکننده – تاریخ تحولات اجتماعی ایران – از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی – جان فوران – ترجمه : احمد تدین – ص ، 307 – 308 –

(4)- ریشه های انقلاب ایران – نیکی آر . کدی – ترجمه : دکتر عبدالرحیم گواهی – انتشارات قلم – 1369 – ص ، 147 – 149 -

(5)- تحولات سیاسی اجتماعی ایران – از قاجاریه تا رضا شاه – دکتر علیرضا امنی – دکتر حبیب الله ابوالحسن شیرازی – نشر قومس – چاپ دوم – 1385 – ص ، 271 – 272 – 277 – 278 – 279 – 280 – 281 – 282 – 283 – 285 -

(6)- ریشه های انقلاب ایران – نیکی آر . کدی – ص ، 170 -

(7)- مقاومت شکننده – جان فوران – صفحات ، 330-331-332-333-335-336-337-339-340-341-344-345-350-354-356-357-358-359-364-365-366-368-369-371-373-374-378-379-

(8)- تاریخ روابط خارجی ایران – هوشنگ مهدوی – ص ، 405 – 409 –

(9)- مقاومت شکننده – جان فوران – ص ، 380 – 381 -

(10)- تحولات سیاسی اجتماعی ایران – علیرضا امینی و ابوالحسن شیرازی – ص ، 306 – 312 –

...........................................................................

نویسنده و گردآورنده : ضیاء طرقدار – کارشناس علوم سیاسی

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML