شادی و رامش ایرانیان بهنگام بهرام گور

تاریخ گزیده ص 122 ، بنا به روایت مجمل التواریخ رعیت از آن به نشاط و رامشگری که در ایام وی (بهرام گور) بودندی به هیچ روزگار نبودست .... جز آنکه مردمان بی رامشگر شراب خوردندی ، پس بفرمود تا به ملک هندوان نامه نوشتند و از وی کوسان خواستند - و کوسان به زبان پهلوی خنیاگر (نوازنده) بود ، پس از هندوان دوازده هزار مطرب بیامدند. زن و مرد و لوریان که هنوز بجایند از نژاد ایشانند ... (ص 19)

نای هفت بند - باستانی پاریزی

 ............

رستم فرخزاد نیز در نامه به برادرش غم و رنجی را که پس از شکست در قادسیه بر ایرانیان اندر می آید را آنچنان فراگیر می داند که شادی در زمان بهرام گور فراگیر شده بود .

چنان فاش گردد غم و رنج و شور

که شادی به هنگام بهرام گور

دیدگاه‌ها  

+1 # arman 1398-12-24 22:15
فردوسی احوال روزگار خود در ایران را از زبان رستم فرخ زاد بیان میکند.
علت آن تعصب مردمان آن زمان بود چون اگر از زبان خود میگفت ممکن بود جان خود را از دست بدهد
پاسخ دادن
-1 # احمدی. ن 1399-04-16 16:05
رستمِ فرخ زاد درست نیست، رستم و فرخ زاد دو تن بوده اند.
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه