مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

اشغال ايران و كشتار مردمان در جنگ جهاني اول

جنگ جهاني اول يك سده (قرن) پيش به بهانه ي كشته شدن وليعهد اتريش آغاز گرديد. دو جبهه شامل كشورهاي محور يعني آلمان و اتريش ( كه سپس كشورهاي عثماني؛ ژاپن و ايتاليا هم به آن اضافه شدند) و در جبهه ي متفقين يعني روسيه و فرانسه و انگليس ( كه سپس آمريكا هم به كمك آنان آمد ) مدت چهار سال در رقابت در جهانخوارگي با هم درگير شدند.

در آن زمان در ايران مستوفي الممالك كفيل پادشاه ( احمد شاه ) بود. مستوفي الممالك تدبير را در آن ديد كه در آن جنگ ايران به طور رسمي اعلام بي طرفي كرد. ولي با وجود اين اعلام؛ انگليس و روسيه با نقض بي طرفي ايران؛ وارد خاك مقدس ايران شدند. ورود اينان بهانه ورود عثماني هاي خونخوار هم به كشورمان از طريق مرزهاي غربي شد.

انقلاب كبير 1917 روسيه سبب شد تا روس ها از ايران بروند و حضور عثماني ها هم كمرنگ شود. اما انگليس هاي خبيث به طور گسترده حضور نامشروع خود را حفظ كردند. آنگاه اين انگليسي ها براي تهيه آذوقه خود و ترس از گرسنگي در جاي غريب؛ انبارهاي بسياري ايجاد و همه ي منابع و محصولات كشاورزي ايرانيان را ابتدا به ترفند و حيله و دروغ و به زور پول و بعد به زور سلاح و ستم غصب و تصرف كردند و تقريبا هيچ چيز براي مردم باقي نگذاشتند. حتا گاهي گندم ها و خوراك مردم را كه نمي شد تصاحب كنند آتش زده و از بين مي بردند؛ لذا يك قحطي مصنوعي شديد به مردم ايران تحميل كردند.

به دنبال اين فقر و ناتواني؛ به دليل آشنا نبودن سربازان انگليسي با بهداشت و نيز عدم رعايت آن و ساير دلايل؛ بيماري ها هم در جامعه زياد شد و آنفولانزاي گسترده اي هم پيدا شد ( كه بنا به اسناد موجود در برخي منابع؛ خود انگليسي ها در شيوع و پخش و گسترش اين بيماري ها به طور عمد و برنامه ريزي شده نقش داشتند). جمع اين رفتار جنايتكارانه انگليس سبب شد تعداد زيادي از مردم ايران به كام مرگ رفته و از بين بروند. شدت تلفات ناشي از اين جنايات انگليس به حدي بوده كه گاه در تهران اجساد هيزم وار بر هم جمع مي شد و حتا امكان دفن آنها نيز نبود. چه كودكان معصوم و مظلومي كه از گرسنگي چشم از حدقه درآمده؛ با درد و رنج و شكنجه گرسنگي تحميلي استعمار؛ جان سپردند.

برابر بررسي ها در اين واقعه ي هولناك تاريخي حدود نصف جمعيت ايران از بين رفت. اي افسوس بر آن نياكان بي گناه ما، كه به ستم استكبار و استعمار انگليس جان باختند و اي ننگ بر استعمار با اين پيشينه ي پليد و زشت.

بايد توجه داشت كه انگليسي ها علاقه اي به علني كردن اسناد تاريخي مداخلات استعماريشان ندارند و هيچ قانون الزام آوري براي اين كار در سيستم حقوقي اين كشور وجود ندارد. در حالي كه در برخي كشورها حتا در كشور آمريكا، دولت طبق قانون موظف است اسناد را پس از مدت محدود و معيني علني كند و اگر چنين نكند هر شخص به ويژه پژوهشگران مي توانند از طريق دادگاه عليه سازمان مربوطه اقامه دعوا كنند و با حكم دادگاه سند را به دست آورند.

بنا به گفته برخي پژوهشگران؛ قحطي بزرگ سال هاي 1917 تا 1919 ايجاد شده توسط انگليس؛ بزرگترين مصيبت تاريخي ايران پس از حمله ي مغول بوده است.

اينك وظيفه ي ما فرزندان نياكان مظلوممان كه در آن واقعه جان باختند مي باشد كه اين جنايت را آشكار كرده و به اطلاع همگان برسانيم و پيگير محكوميت حقوقي استعمار انگليس و مطالبه ي خسارات آن را از استعمار بكنيم. جا دارد وزارت امور خارجه ي كشور هم پيگير الزام انگليس به انتشار آثار حضورش در ايران آن زمان شود تا ضمن آشكار كردن چهره ي كريه اين روباه مكار به استيفاي حقوق تضييع شده و دريافت خسارت بپردازند.

محمد رسولي – حقوقدان پژوهشگر

(گروه نویسندگان مهرمیهن)

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML