شاه اسماعیل و توانمند کردن ایران

پس از سقوط ایلخانان مغول به مدت حدود دو قرن در ایران از بلخ تا دیاربکر وضعیت ملوک الطوایفی حاکم بود.
شاه اسماعیل یکم مؤسس سلسله صفوی به عنوان اولین سلسله تماماً ایرانی حاکم بر سراسر ایران پس ورود قبایل غز – سلجوقیان به ایران در سده ۵ هجری و یازدهم میلادی است . وی با رسمی‌کردن مذهب شیعه و با زنده کردن هویت ایرانی مرزهای ایران را به حدود مرزهای ساسانیان رسانید و در واقع ایران را به عنوان یک واحد سیاسی مستقل پس از اسلام پس از حدود ۸۰۰ سال، تأسیس و تثبیت کرد. از وی اشعاری به ترکی آذربایجانی و به فارسی با تخلص «ختایی» برجای مانده‌است.شاه اسماعیل با برخورداری از نیروی جان بر کف قزلباش عزم نمود، که ایران را متحد سازد. ابتدا سلطان مراد حاکم عراق عجم -که پسر سلطان یعقوب آق قویونلو بود- را در نواحی مابین همدان و بیجار شکست داد و سلطان مراد به شیراز گریخت.

شاه اسماعیل او را تعقیب نمود و او از ترس به بغداد گریخت و شاه اسماعیل بدون جنگ شیراز را تصرف نمود و از آنجا به قم رفت. سپس بر حسین کیای چلاوی حاکم سمنان و فیروزکوه پس از جنگی سخت غلبه کرد. و نهایتا یزد و ابرقو را که در اختیار محمدکره بود، تصرف کرد و از شهری به شهری رفت و حکام محلی را برانداخت و یا تابع خود نمود. آنگاه در سال ۸۸۷ ه.ش. (۹۱۴ه.ق.) عازم عراق عرب شد و بغداد و نجف را نیز فتح نمود. بدین ترتیب او در مدت هفت سال تمام ایران بزرگ به جز برخی نواحی نظیر خراسان و ارمنستان را تصرف نمود و حکومتی واحد و مستقل را در آن برقرار ساخت و به عنوان پادشاه ایران تاجگذاری نمود.

پس از تصرف تبریز به دست شاه اسماعیل ۱۳ ساله بعضی از مشاورانش از واکنش حاصل از ترویج مذهب شیعه توسط دولت نگران بودند چون شمار  شعیه مذهبان تنها یک سوم جمعیت شهر تبریز بود و از ۳۰۰۰۰۰ – ۲۰۰۰۰۰ نفر مردم تبریز دو سوم سنی مذهب بودند . اما پاسخ شاه اسماعیل و برخی همراهانش سازش ناپذیر بود او گفت : به یاری خدا ، اگر رعیتی حرفی بگوید شمشیر می کشیم و یک کس را زنده نمی گذاریم .” براستی سخنانی دلیرانه بود اما واقعیت سیاسی این بود که شاهزاده آق قویونلو ، الوند که در جنگ شرور شکست خورده بود در کار بسیج ارتشی تازه در آناتولی بود و سلطان مراد دیگر شاهزاده آق قویونلو ارتشی مرکب از ۷۰۰۰۰ تن در اختیار داشت که تقریبا ۶ برابر بیشتر از کل قوای نیروی بود که اسماعیل می توانست وارد نبرد کند و اسماعیل بر خلافه سخن های که در برابر عموم می گفت نگران نتیجه بود.اما اسماعیل در رویاهای خود می دید که علی امام اول شیعیان او را دلگرم به پیروزی می کند .

اما پذیرش مذهب شیعه برای اسماعیل و دولتش چه سودی داشت ؟

نخست اینکه توان یک ایدئولوژی مذهبی پویا را به خدمت دولت جدید در می آورد و به این ترتیب به دولت این نیرو را می داد که برمشکلات اولیه غلبه کند و نیز قدرت پیش بردن کشور را از درون بحران های جدی که حکومت صفوی پس از مرگ شاه اسماعیل اول در ۱۵۲۴/۹۳۰ با آن روبرو شد فراهم آورد . دوم اینکه این عمل تمایز آشکاری بین دولت صفویه و امپراتوری عثمانی که قدرت عمده جهان اسلام در سده ۱۶ /۱۰ بود بوجود آورد و به این ترتیب به دولت صفوی هویت ارضی و سیاسی داد . خلاصه آنکه برقراری تشیع ۱۲ امامی به عنوان مذهب رسمی کشور توسط صفوی موجب ایجاد آگاهی بیشتری نسبت به هویت ملی و بدین طریق دولت متمرکز تر و قوی تری شد .

اسماعیل به وسیله نیروی نظامی که از قبایل ترک مرید خود فراهم کرده بود توانست با وجود کمی ارتش کوچکی که در اختیار داشت. نیروی های خان های آقویونلو را در مغرب ایران و از ازبکانی را که خراسان را به تصرف در آورده بودند را شکست دهد و قلمرو دولت خود را به مرزهای سنتی ایران برساند . و بار دیگر ایران را در عصر جهانی مطرح کند . اما او همچنان با مشکلات داخلی و خارجی بسیاری روبه رو بود .

او از یک سو وارث نظام دیوانی یک دولت مسلمان قرون وسطی شده بود و از سوی دیگر با مشکلات صوفیان طریقت صوفی ، که زمینه های انقلاب و پیروزی آن را فراهم کرده و حال خواهان قدرت بیشتری بودند که این امر برای دولت تازه تاسیس صفوی بسیار خطر آفرین بود. یکی از مشکلات اساسی که همه رهبران انقلابی با آن روبه رو هستند این است که پس از سرنگونی جبهه مخالف چگونه انقلاب را متوقف کنند و آنچه را که تروتسکی ” جو گداخته ” مبازره انقلابی می خواند آرام کنند . ما شاهد آن هستیم که حتی پس از تاسیس دولت صوفی در ۱۵۰۱/۹۰۷ مریدان تازه ای به ایران می آمدند و اینان از همان شور انقلابی کسانی که صفویه را قدرت رساندند برخوردار بودند . شاه اسماعیل به دنبال راهی برای بیرون رفت از این بحران بود و به این ترتیب چند لشکرکشی را به آناتولی ترتیب داد و نیروهای او توانستند تا عمق آناتولی نفوذ کنند و شکست های را بر نیروی های عثمانی وارد آوردند این حرکات یکی از عواملی بود که منجر به تهاجم گسترده عثمانی به ایران در سال ۱۵۱۴/ ۹۲۰ شد که به شکست تکان دهنده شاه پر اقتدار ایرانی ، رهبر طریق صوفیان و نمایند خدا و امام دوازهم شعیان روی زمین – از ویژه گی های منحصر به فرد اسماعیل که در تاریخ نمونه ای برای آن نیافته ام آن است که توانسته است از سه منظر متفاوت برای خود کسب مشروعیت کند نخست مشروعیت حق الهی شاهان ایرانی که منشاء آن فرء ایزدی بود . دوم کسب مقام مرشد کامل طریقت صوفیان و سوم ادعای نمایندی امام دوازدهم شیعیان بوده است -  انجامید .

این شکست چنان ضربه بر انقلاب صفویان وارد آورد که اسماعیل را تا زمان مرگش ده سال بعد چالدران، او دیگر در هیچ جنگی شرکت نکرد – چالدران نخستین شکست نیروهای قزلباش و اسماعیل بود – . شکست این نماد الهی سبب شد که اعتقاد قزلباش به رهبرشان به عنوان موجودی الهی یا نیمه الهی که شکست ناپذیر است از بین برود. قزلباش ها به طور ضمنی خود را از رابطه مرشد – مریدی کنار کشیدند و رفتارشان به تدریج شبیه رفتار بارون های فئودال قرون وسطی شد و این نظر از آنجا تایید می شود که تنها دو سال پس از چالدران حاکم قزلباش خراسان به رقابت جدی با سطله اسماعیل پرداخت. پس  از مرگ شاه جوان و رسیدن قدرت به پسر خردسال او، چند دهه پر از اقتدار برای قزلباش ها و هرج و مرج برای ملت ایران بوجود آمد تا این که با کوشش های طهماسپ پسر اسماعیل و نوه او عباس اول صفویان موفق به برقراری نظم و آرامش در سرزمین های داخل و در مرزهای ایران شدند و ایران و دولت مقتدر صفوی بار دیگر توانست در عرصه جهانی و منطقه ای نقش تاریخی خود را بر عهده گیرد .

منابع

اقبال آشتیانی .عباس و حسن پیرنیا . تاریخ ایران . نشر نامک . چاپ ششم . ۱۳۸۵ .تهران

سیوری. راجر . ایران عصر صفویی . ترجمه کامبیز عزیزی . نشر مرکز . چاپ ۱۶ .۱۳۸۶ تهران

جعفریان، رسول، صفویه از ظهور تا زوال، تهران:مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول:۱۳۷۸

نوایی . عبدالحسین . تاریخ تحولات سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره صفویان . نشر سمت . ۱۳۸۵

میر جعفری، حسین .تاریخ تحولات سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره و تیموریان و ترکمانان . نشر دانشگاه اصفهان . چاپ پنجم . ۱۳۸۵

نوشتن دیدگاه