قلمکار و پارچه های منقوش چاپی

روش رنگ کردن پارچه هایی که ما قمکار می نامیم و به وسیله چند مهر و رنگ تثبیت کننده انجام میشود به طوریکه پژوهشگران می گویند از هند سرچشمه می گیرد و تاریخ آغاز آنرا سده چهارم پیش از زایش مسیح حدس میزنند. در سالنامه های چینی مربوط به 140 سال پیش از زایش مسیح گفته شده که این قبیل پارچه ها از هند به چین وارد میشده است. در سده های نخستین میلادی «استرابو» مورخ رومی به ما آگاهی میدهد که پارچه های چاپ شده رنگی از هند به اسکندریه وارد میشده است و تا سده چهارم میلادی از پارچه هایی که در مصر یافت شده چنین برمی آید که این پارچه ها از هند به مصر وارد میشده است. در دوره ساسانیان پارچه های چاپ شده رنگین در ایران متداول شد و جز یکی از تکنیک های پایه آرایش پارچه های پشمی و ابریشمی درآمد.
در اروپا از آغاز رنگ کردن پارچه ها و چاپ کردن نقوش روی آنها تنها روی سطح پارچه اثر می گذاشت و به تارو پود پارچه نفوذ نمی کرد ولی در کشورهای خاورزمین به ویژه ایران این نقوش کاملا جذب پارچه میشد. سه روش برای آراستن پارچه ها و تهیه قلمکار و چیت در خاورزمین به ویژه در ایران رواج داشته و دارد :
1- یک روش این است که رنگرز نخست یک نوع موم یا ماده صمغی را روی سطح پارچه در جاهایی که نمی خواهد رنگ بخورد مهر میزند و چون پارچه را رنگ می کند بخش هایی که نگهدارنده صمغی یا مومی ندارند به رنگ موردنظر در می آیند و این روش را چندبار برای رنگ های بعدی ادامه می دهند و برخی وقتها می توان رنگ هایی را روی رنگ های پیشین به کار برد و سرانجام انواع رنگ های گوناگون روی پارچه را به دست آورد. این روش تا امروز هم برای برخی طرح ها در ایران به کار می رود.
2- در روش دوم رنگرز نخست یک ماده تثبیت کننده مانند زاج ، زاج سیاه و یا عصاره ی گیاهان را روی پارچه مهر می زند و پارچه را سپس با رنگ های معینی رنگ می کند. طرح ها در جاهایی که ماده تثبیت کننده با مهر روی پارچه خورده پدیدار میشود و با شستن ، رنگ ها از بخش های دیگر پارچه پاک می شود. این روش مهمترین و معمول ترین روش است که امروزه در ایران موردبهره به ویژه در قلمکارهاست.
3- در روش سوم رنگرز مستقیما رنگ را با مهر روی پارچه چاپ می کند. برخی از رنگ های طبیعی کهن و برخی از رنگ های شیمیایی جدید را بدین روش می توان بکار برد.
روش قلمکار سازان امروزی در یزد و اصفهان و کاشان روش نامی به «چهار رنگ» است. در این روش نقشه با دقت به بخش های مختلفی بخش بندی میشود همانند : تکه وسط ، حاشیه ، گوشه و ... تا به رنگرز اجازه دهد که کمینه تکه های بزرگی را در یک بار چاپ کند. چون همه ی پارچه را با چهار رنگ مشکی ، قرمز ، آبی و زرد رنگ می کنند.
برای انجام کار چاپ کردن گل ها و نقوش روی پارچه نخست می بایست که پارچه موردنظر را آماده کنند. برای تهیه پارچه قلمکار انواع پارچه های سفید پنبه ای و ابریشمی را میشود به کار برد. هر اندازه پارچه خوش بافت تر و لطیف تر باشد فرآورده باارزش تر و مرغوبتر خواهد شد.
نخستین کار در آماده ساختن پارچه موردنظر که آن را به اصطلاح «دندانه کردن» می گویند این است که آهار پارچه را بگیرند برای این کار پارچه را در آب صاف شیرین خیس می کنند و مدتی می گذارند تا آهار آن به کلی گرفته شود و برای اینکه این کار کاملا با موفقیت همراه باشد از «آسیل» یا محتویات شکمبه گوسفند بهره می برند یعنی آسیل را در ظرفی که از آب پر کرده و پارچه را در آن خیسانده اند می کنند تا پارچه خوب آغشته شود و نوعی تخمیر به وجود آید.
سپس پارچه را در آب شیرین می شویند و برای «مازو کردن» آماده می کنند. هنگامی که پارچه را مازو می کردند آماده برای پذیرفتن رنگ ها و نقش هایی خواهد شد که روی آن می زنند. برای مازو کردن پارچه را در محلولی که درآن پوست انار و مازوی ساییده و گزبار (نام علفی است) ریخته اند فرو میبرند و خوب می خیسانند و پس از اینکه مواد لازم به جسم پارچه رفت آن را می خشکانند. پس از مازو کردن رنگ پارچه کمی زرد می شود و برای گرفتن زردی پارچه و رسانیدن آن به کمترین میزان ، آن را در آب شیرین می شویند و خشک می کنند. سپس در کارگاه استاد رنگرز پارچه را قالب زنی و مهر می کند.
معمولا برای منقوش کردن قلمکارها از چهار مهر یا قالب یا چهار رنگ بهره برده میشود که به ترتیب عبارت از سیاه ، قرمز ، آبی و زرد است.
رنگ سیاه از آمیزه زاج سیاه و زنگ آهن ، رنگ قرمز از محلولی از کتیرا و زاج سپید و رناس ، رنگ آبی از آمیزه ای از نیل بنگاله و نیل پرطاووسی هر یک به نسبت پنجاه درسد و 5 درسد اسیدسولفوریک و رنگ زرد از ترکیب پوست انار و زاج سپید یا اسپرک با زاج سپید تشکیل می شود.
در آغاز استاد رنگرز با آغشتن مهر یا قالب سیاه به مایع ویژه زاج سیاه و زنگ آهن سرتاسر پارچه را با نقش های لازم پر می کند. پس از زمانی که رنگ سیاه بر روی پارچه خشک شد رنگ قرمز را با قالب های قرمز روی پارچه می زند ، سپس آن را در آب شیرین شسته و در دیگی که محلول مغز روناس و پوست انار در آن ریخته است می جوشاند. رناس سودمندی اش این است که با زاج سیاه یک رنگ مشکی براق و با زاج سپید رنگ قرمز خوش رنگی تولید می کند. کار جوشاندن گامه نخست (مرحله اول) را که دو رنگ سیاه و قرمز را روی پارچه تثبیت می کند در اصفهان اصطلاحا «پاتیلی» می گویند. گرمای این پاتیل که در آن پارچه را می جوشانند در آغاز 70 درجه است و کم کم گرمای آن را تا یکسد درجه بالا می برند تا در اثر واکنش های شیمیایی زاج های سپید و سیاه و روناس با هم آمیخته شده و رنگ سیاه و قرمز دلخواه را به دست آورد.
سپس پارچه را از پاتیل بیرون آورده و ظرف چند روز چندین بار در رودخانه شستشو می دهند و در آفتاب پهن می کنند تا زمینه آن به رنگ سپید یا کرم درآید و دو رنگ سیاه و قرمز به طور ثابت روی پارچه پدیدار شود. سپس پارچه را دوباره به کارگاه می آورند و استاد رنگرز با قالب های آبی و زرد نقوش مربوطه را در روی پارچه نقش می کنند و سپس قلمکار را برای بار دوم به رنگرزخانه می برند و در آب می جوشانند و در این هنگام رنگهای آبی و زرد پدیدار می شود و هنگامی که در آفتاب می نهند و خشک میشود کاملا رنگ آنها به صورت پررنگ و درخشان پدیدار میشود و بدین روش پارچه های قلمکار و چیت و سایر پارچه های پشمی و ابریشمی موردنظر با نقش دلخواه تهیه می گردد.
نخستین باری که اصطلاح قلمکار را در نوشته ها می بینیم در زمان صفویه و هنگامی است که پنجاه نوع پارچه از ایران به حاجی طرخان (هشترخان) در روسیه وارد میشود.

برگرفته از نسک «سهم ارزشمند ایران در فرهنگ جهان» (پاره نخست) / نوشته : عبدالحمید نیرنوری / انتشارات : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی / چاپ نخست سال 1375  - تالار گفتمان سرزمین پارسیان