مردم منتظر فرهنگستان نيستند

حسن ذوالفقاري معتقد است: فعاليت‌هاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در برابر كاري كه بايد انجام شود، بسيار كم است؛ مردم منتظر فرهنگستان نيستند و بايد براي حفظ زبان ‌فارسي كاري فراگير كرد.اين پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره‌ي ورود واژگان بيگانه به زبان فارسي و موضوعيت داشتن نگراني در اين‌باره، گفت: در كل، ماجرا باعث نگراني است. اين نگراني هم نگراني ما فقط نيست.

نگراني همه است. اگر ورود واژگان كنترل نشده باشد، توان زبان را مي‌گيرد؛ اگرچه از يك طرف هم به گسترش زبان،‌ داد و ستدهاي زباني و گسترش واژگاني مي‌انجامد. البته بايد يك تعادلي هم باشد.

او افزود: البته اگر ما اين موضوع را تهديد ندانيم، مي‌فهميم زبان‌مان مانند اردو شده است كه آن‌قدر واژگان بيگانه در آن زياد است كه گويا زبان، تركيبي شده است؛ بنابراين آن‌جا كه مي‌توانيم برابر بياوريم، بايد اين كار را انجام دهيم؛ چون زبان زايايي دارد و با كمك عناصر زباني مي‌تواند خودش را گسترده كند.

ذوالفقاري تركيب و اشتقاق را دو روش زايش براي زبان خواند و عنوان كرد: ما مي‌توانيم واژگان جديد را با استفاده از اشتقاق، تركيب و با وند‌ها بسازيم. زبان بسته نيست و اين بستگي به فعاليت ما دارد. واژه‌هاي جديد به گسترش زبان كمك مي‌كند.

او در ادامه تأكيد كرد: البته واژگاني هستند كه جهاني هستند و نمي‌توانيم در برابر آن‌ها، معادل بياوريم. واژگاني مثل پست و مترو معادل‌گذاري‌شان سخت است و در همه‌ي زبان‌هاي ديگر هم به همين صورت استفاده مي‌شود. براي مثال، در روسي هم مي‌گويند مترو، چون اين واژگان گويا هستند، كوتاه‌اند و جهاني هستند. البته اين واژگان تعدادشان كم است. براي اين واژگان جهاني‌شده اگر بخواهيم معادل بيابيم، معادل كوتاهي نيست و اگر پيدا كنيم، ديگر جا نمي‌افتد؛ چون اين واژه‌ها با فرهنگ مردم گره خورده است. معادل‌گزيني براي ساير واژه‌ها هم بايد كوتاه باشد و به لحاظ معنايي و ساختاري نزديك باشند. البته گروهي هم هستند كه فكر مي‌كنند اگر از زبان خارجي حرف بزنند، تشخص بيش‌تري پيدا مي‌كنند.

ذوالفقاري درباره‌ي قابليت‌هاي زبان فارسي گفت: زبان فارسي مي‌تواند زبان علم باشد. اين توانايي در زبان وجود دارد؛ اما ناتواني در ماست، در دانشگاه‌ها، در فرهنگستان و در فرهنگ‌نويسان است. اين‌ها نمي‌روند از اين توانايي‌هاي بالقوه استفاده كنند. امروزه زبان فارسي زنده است و ادبياتي غني دارد. ما تمام بالندگي‌مان به ادبيات‌مان است و ادبيات در زبان رخ مي‌دهد. چطور عده‌اي مي‌گويند امروز زبان فارسي قابليت علمي ‌شدن ندارد؟

او اين سؤال را طرح كرد كه براي تبديل شدن زبان فارسي به زبان علم، بايد چه كار كنيم و گفت: براي اين كار، استادان ما در مقابل مسائل علمي جديد بايد خودشان را هم‌سو كنند. ادباي ما كه جنبه‌هاي سنتي را در نظر دارند، بايد كمي خودشان را با وضع امروز انطباق دهند و برخي اتفاقاتي را كه در زبان مي‌افتد، بپذيرند. ما بايد اين جسارت را داشته باشيم كه زبان را باز كنيم. براي مثال از يون، يونش را بسازيم. همان‌طور كه پستچي را از پست ساخته‌ايم. بايد مترجمان و متخصصان علوم ما اين‌قدر آموزش‌هاي زباني ببينند كه توانمند باشند. اين‌ها متأسفانه از روح زبان فارسي اطلاع ندارند و وقتي به مشكل برمي‌خورند، فكر مي‌كنند مسأله از زبان است؛ در حالي كه مشكل از بي‌اطلاعي آن‌ها‌ست.

او اذعان كرد: بايد اين فرهنگ به وجود بيايد كه واژه‌هاي مصوب فرهنگستان استفاده شوند و رسانه‌ها و مردم آن‌ها را جدي بگيرند. شايد قسمتي از واژه‌هاي فرهنگستان سخيف، ثقيل و مسخره باشد؛ اما همه‌ي آن‌ها كه اين‌طور نيست.

ذوالفقاري گفت: در حوزه‌ي اينترنت و فضاي مجازي، ما بايد فعال عمل كنيم و زبان فارسي را قابل انطباق با اين فضا كنيم. اگر اكنون اين امكان نيست، مشكل از زبان نيست. زبان چيني و ژاپني با اين دشواري موفق بوده‌اند. بايد تجربه‌هاي ساير كشورها را ديد كه چه كار كرده‌اند.

اين استاد دانشگاه در ادامه درباره‌ي عملكرد فرهنگستان زبان و ادب فارسي گفت: فرهنگستان‌ها در همه‌ي كشورها و در ايران موضع محتاطانه‌اي دارند. وقتي واژه‌اي در بين مردم جا بيفتد، تغيير آن سخت است؛ در نتيجه بايد در ايجاد واژه سرعت داشت. از سوي ديگر، ورود واژه‌ها قابل پيش‌بيني نيست كه چه واژه‌اي وارد مي‌شود. وقتي واژه‌اي هم وارد مي‌شود، فرهنگستان بايد معادل آن واژه‌ را ايجاد كند و به جامعه بفرستد. اين رفت و برگشت زمان‌بر است. منابع ايجاد واژگان بايد بيش‌تر باشد. همه‌ي فعاليت‌هاي فرهنگستان در برابر كاري كه بايد انجام شود، بسيار كم است.

او در ادامه عنوان كرد: اين كار، كاري جمعي و گسترده فراگير نياز دارد؛ زيرا بسياري هستند كه ذوق واژه‌سازي دارند و استاد دانشگاه هم نيستند. بسياري از واژگان معادل را فرهنگستان نساخته؛ مردم ساخته‌اند. مردم منتظر فرهنگستان نيستند. آن‌ها واژگان را مي‌گيرند و با كاربرد و فرهنگ خودشان، آن را استفاده مي‌كنند. فرهنگستان بايد با جامعه همكاري داشته باشد. بايد در دانشگاه هم گرايشي براي فرهنگ‌نويسي و واژه‌گزيني وجود داشته باشد.

حسن ذوالفقاري

در همین زمینه