مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

پایداری گیلان در برابر تاخت و تاز بیگانگان

یکی از یورش های بزرگی که از سوی بیگانگان به خاک ایران انجام گرفت تازش اسکندر مقدونی بود که با اینکه تمام ایران را تصرف کرد اما به دلیل دلاوری گیلانی ها و قوم آمارد که در آن روزگار در گیلان و قسمتی از مازندران زندگی می کردند, نتوانست آن را تصرف کند؛ و در برابر این قوم  پذیرای شکست شد.

اسکندر، نخست یکی از سرداران معروف خود به نام "ات فرادات" را از راه مازندران به گیلان فرستاد و "پاری من ین" را نیز برای تصرف سرزمین کادوسی ها به گیلان گسیل داشت. ات فرادات به اسانی طبرستان را گرفت، اما پاری من ین نتوانست سرزمین کادوسی ها را تصرف کند و شکست خورد. او نتوانست به سپاه اسکندر در طبرستان بپیوندد. شکست پاری من ین، اسکندر را شگفت زده کرد؛ زیرا پاری من ین همان کسی بود که درباره او گفته اند "پاری من ین بدون اسکندر توانست کارهای بزرگی انجام دهد اما اسکندر بدون او هرگز نتوانست".

 آماردها که از تازش ناگهانی ات فرادات به گیلان غافلگیر شده بودند به بلندی های کوهستانی پوشیده از جنگل پناه بردند و از آنجا با افکندن تیر، از کشته های سپاه سردار مقدونی پشته می ساختند. آماردها همان قومی هستند که تاریخ نویسان آنان را ستوده اند و آنان را مردمی توانا و دلاور دانسته اند. اسکندر که از دلاوری آماردها در جنگ شگفت زده شده بود، چاره را در گشودن راهی در جنگل دید. اما اسکندر این بار نیز کاری از پیش نبرده و اسیر شبیخون آماردها شد. جنگجویان قوم آمارد در شبیخونی تا آنجا به چادر اسکندر نزدیک شدند که اسب محبوب اسکندر "بوسفیال" را به غنیمت گرفتند و اسکندر را نیز به شدت زخمی کردند. اسکندر در پی این شکست ها دریافت که توان جنگ با آماردها را ندارد. وی سرخورده شد ودستور داد جنگل را به آتش بکشند. اما این کار نیز نتوانست آماردها را به سازش بکشاند. عاقبت اسکندر کار تصرف سرزمین آماردها را به سردارش ات فرادات سپرد و خود از گیلان گریخت. ات فرادات پس از اسکندر نیز نتوانست کاری انجام دهد و پس از مدتی خود نیز از گیلان گریخت.

اما اسکندر نیز که برای جنگی دیگر به بابِل رفته بود در همان بابل مرگ را تجربه کرد و از بین رفت تا دیگر کسی از سپاه مقدونیان جرات نکند که به گیلان سپاهی را گسیل دارد.

قلعه رودخان

قلعه رودخان... دژی تاریخی در حوالی شهر "فومن" که قدمت آن را به دوره ساسانیان یا قبل از آن مربوط می دانند. بنابراین به احتمال، در جنگ با اسکندر و به قطع در جنگ با اعراب استفاده میشده است.

پایداری در برابر تاخت و تاز عرب ها

مقاومت گیلانیان در برابر اعراب و حملات مکرر ساکنان گیلان به قزوین برای دفع اعرابی که در آنجا بودند تا جایی ادامه یافت که قزوین در بین اعراب مسلمان به "باب الجّنه (درِ بهشت)" معروف شد و خلیفه مأمون در هنگام سفر خود به خراسان، آنگاه که مردم قزوین جلویش را گرفتند و خواستند که به سبب مقاومت در برابر گیل ها و دیلمیان از آنان مالیات نگیرد، با این درخواست آنان موافقت کرد. همچنین خلیفه فتوا داد که "هر کس چهل روز در قزوین بماند به بهشت میرود" که ظاهرا این فتوا به این دلیل داده شده بود که سپاهیان عرب خلیفه از قزوین به سبب تازشهای پیاپی دیلمیان و تلفات بسیار سنگین اعراب می گریختند وعده زیادی از مردم قزوین نیز از ترس اینکه دیلمیان به سبب همکاری آنان با خلیفه مردم این شهر را قتل وعام کنند از این شهر گریختند.

ابن فقیه همدانی می نویسد: در زمان حجاج بن یوسف ثقفی که دشمن خونخوار ایرانیان و شیعیان بود، نبردهای سخت و خونینی بین مردم گیلان و سپاهیان خلیفه روی داد که تعداد بسیاری از دو طرف کشته شدند و شکست های سختی بر سپاه خلیفه عرب افتاد. دو طرف که از ادامه این نبردهای خونین به ستوه آمده بودند تصمیم به مذاکره گرفتند و دیلمیان سفیران خود را برای گفتگو به بغداد فرستادند. در این هنگام حجاج برای ترساندن گیلک ها (دیلمیان) نقشه ای را که با کمک آگاهان به سرزمین دیلمان و گیلان کشیده بود را پیش آورد و گفت "یا تسلیم شوید و مالیات بپردازید، یا به کمک این نقشه بر سرزمینتان چیره خواهم شد و آن را تصرف خواهم کرد".

آبشار لونک

آبشار لونک... منطقه ای گردشگری در "دیلمان" شهر "سیاهکل"؛ از جمله مناطق نبردگاه با اعراب

فرستادگان دیلمیان گفتند "ای حجاج! در این نقشه نشانی از سواران ما نیست؛ و چون بدانجا درآیی آنان را نیز خواهی دید!".

به دنبال این موضوع نبرد دوباره شروع شد و حجاج این بار پسرش را به جنگ دیلمیان فرستاد که سپاه بزرگ او نیز به سرنوشت سپاهیان پیشین دچار شدند و پس از چند ماه نبرد با دادن تلفات سنگین ناچار به عقب نشینی شدند.

همچنین حجاج دستور داد تا بین کوفه و قزوین برجهای بسیار بلند ساختند و هرگاه که قزوین مورد تازش واقع شد، روزها با فرستادن دود به آسمان و شب ها با روشن کردن آتش به کوفه خبر داده شود تا سپاه برای دفع حمله دیلمیان ارسال گردد. هر چند که این تدبیر نیز چاره گشا نبود و دیلمیان همواره به پادگانهای اعراب در قزوین یورش میبردند.

دیدگاه‌ها  

+5 # ارسلان فره کیانی 1390-08-04 20:50
درود بر شما

درباره ی ساخت دژ رودخان سخنانی گفته شده است. برخی آن را به گذشته از اسلام می چسبانند و برخی آن را پس از اسلام.
انجام آزمایش های سالیابی هیچگونه شوندی مبنی بر اینکه دژ گذشته از اسلام ساخته شده است را یافت نکرد.
البته هنوز نمی توان گفت که این دژ گذشته از اسلام وجود نداشته است.
پاسخ دادن
-1 # پارسا 1399-10-19 10:24
قلعه رودخان به دوران قبل سلوکیان هم گفته میشه احتمالش هست چون در اسکندر نامه شکست اسکندر در گیلان که گفته نشده و تقریبا یک داستان فراموش شده است سربازان اسکندر درباره ی دژی میگفتن که وقتی میخواستن فتحش کنن سربازان در راهش از سرما یخ میزدن
پاسخ دادن
+30 # مهرداد 1391-08-26 02:15
سلام

درود بر فرزندان ایران- گیلانیان دلیر
پاسخ دادن
+32 # پرچم دار میرزا 1394-03-15 14:59
زنده باد گیلان.
پاسخ دادن
+13 # مجيدزاهدي 1396-01-27 01:51
عالي بود. اي کاش منابعي رو که استفاده کرده بوديد رو هم ميگذاشتيد تا گفته هاتون کاملتر بشه.منبع مورد وثوق براي هر متن تارخي خيلي خيلي مهمه. خيلي خيلي تشکر.
پاسخ دادن
+23 # مهدی 1396-04-10 00:57
درود بر مردم غیور گیلان که همیشه برای این فرهنگ و آب و خاک جنگیدن درود بر شرفتون
پاسخ دادن
+34 # محمدرضا 1396-06-16 12:32
ما گیلانی ها تنها قومی هستیم که خونمون با عرب قاطی نشده
پاسخ دادن
+19 # مهدی 1398-01-09 21:57
گیلان همیشه سرفراز

گیلان هرگز جای عربها نبود
پاسخ دادن
+8 # ابراهیم سیاهکل 1399-07-04 13:13
زنده بادگیلان همیشه قهرمان دیارطلایه داران قدرت وشجاعت
پاسخ دادن
+4 # آرشام 1400-04-05 12:53
افتخار میکنم که گيلانی ام. قؤم گيل قؤم غیرتمند و شجاع ایران بود. درود بر همه گیلانیان اصیل
پاسخ دادن
-3 # دیلمی 1400-08-14 03:46
گیل و دیلم دو قوم متفاوتند. گیل ها از قومی سکایی گلای هستند از قفقاز به غرب گیلان آمدند و دیلمی ها از قوم الیمایی هستند از زاگرس به گیلان امدند. کادوسیان قومی ساکن در تالش بودن. آمارد ها قومی پارسی تبار در آمل و غرب مازندران بودن و تپور ها قومی کوهنشین در شرق مازندران و شمال سمنان و شمال تهران بودن و دربیک ها قومی پارسی تبار در جنوب گیلان بودن و آناریاکه ها قومی غیر آریایی در شرق گیلان بودن
پاسخ دادن
0 # پارسا 1401-12-24 22:22
دیلمی ها ربطی به زاگرس ندارند, دیلمی ها به احتمال زیاد هم ریشه با گیل ها هستند و سکایی هستند
سکا ها شاخه شمال نژاد آریایی بودند که در قفقاز و آسیای مرکزی زندگی میکردند و در سال های حدود 1000 یا 1300 سال پیش از میلاد بخشی از آنها به مناطق شمالی فلات ایران(گیلان و مازندران) مهاجرت کردند (بعد ها هم دسته ای از آن ها به سیستان کنونی کوچیدند), تپور ها هم ریشه ای سکایی دارند و در زمان فرهاد چهارم اشکانی از مناطق شرقی سرزمین سکا ها به سمت مازندران کوچ داده شدند.
این هایی رو که گفتم حاصل مطالعه منابع مورخین بزرگ یونانی همچون استرابون, گزنفون و کتزیاس بود, و بعد ها گفته های این سه مورخ مشهور توسط مورخین سرشناس عصر کنونی نیز مورد تایید قرار گرفت, امروزه مورخین سرشناس کمی سخنان مورخین باستانی را قطعی تایید میکنند.
پاسخ دادن
+1 # گیله مرد 1401-04-07 16:21
درود بر مردم غیور گیلان ک خاک ب دشمن نداد گیل و دیلم یعنی حماسه و دلاوری ب خودم میبالم ک فرزند گیلانم در رابطه با دیلم هم بگم ک در کذشته ب شرق گیلان و غرب مازندران که قبلا یکی بودن میگفتن دیلمان دیلم نام ی قومی دلیر و اریایی تبار در ایران هست ب قوم قسمت غرب گیلان هم عمدتا یا میگفتن تالش یا تات ک تالش هم مهد فرهنگ وتمدن در ایران هه تمدن تالش و تپه مارلیک نشان دهنده یکی از سه تمدن بزرگ بشری به همراه تمدن جیرفت و شهرسوخته بوده است
پاسخ دادن
+2 # حسینی 1401-04-11 02:11
هیچ قومی نتوانست گیلان رو تصرف کنه
نه مغول نه اعراب نه اسکندر مقدونی . نه تیمور لنک . گیلان ما امپراتوری بود ما با گرجستان هم مرز بودیم
پاسخ دادن
+2 # امین 1401-04-30 00:52
از مقاومت گیلها و دیلیم در مقابل دشمنان قسم خورده ایران هیچ شک تردیدی نیست ولی سهم کادوسیان یا همان قوم غیور تالش اگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست..که اخرینش مقاومت در برابر روسها و قزاق ها بود که در منطقه تالش نشین ماسوله و ماکلوان اتفاق افتاد.وموجب شکست قزاق ها در این منطقه شد
پاسخ دادن
0 # گیله زاک 1401-10-26 22:19
زنده باد گیلان و گیلانیی
پاسخ دادن
0 # نیما 1402-01-28 20:53
این مقاله رو من نوشتم در بلاگفا و پرشین بلاگ در وبلاگی به نام ایران سرزمین شیر و خورشید ، سال دقیق نوشتنش یادم نیست ولی فکر کنم سال ۸۶یا ۸۷ بود، از روی کتاب تاريخ گیلان استاد مرحوم افشین پرتو پژوهشگر بزرگ تاریخ گیلان،
پاسخ دادن
-1 # היי, מה שלומך 1402-05-03 02:37
مردم گیلان توسط استاد ابوجعفر مسلمان شدند. اینکه بگی خون گیلان و خون عرب و خون این و اون جز نژادپرستی نیست. گیلان از گیل فرزند یافث فرزند نوح هست. در گیلان ۷۰۰ سال حکومت توسط روحانیون و علمای کیایی برقرار بوده.
پاسخ دادن
0 # علیرضا 1402-11-02 11:30
تو فیلمشونم تو اخرین شکست اسکندر هست.ولی اونا یه مقدار واقعیتو عوض کردن که گیلانیا چه بلایی سرشون اوردن
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML