حق طلبي زنان در شعر معاصر

جداي از حضور نقش آفرين شعراي زن درتمام اعصار، قرن حاضر براي زنان ،قرني بي بديل بوده وحتي شايد بتوان با غرور و افتخار ادعا نمود كه در تاريخ ادبي كشورمان ، قرن حاضر ، قرن زنان شاعر است . هر فرد اهل مطالعه اي كه اندك سوادي در ادبيات داشته باشد به راحتي مي¬تواند حداقل از ۱۰ شاعر بزرگ و موفق زن در قرن حاضر يادكند . اما جاي بسي تعجب است كه چرا برخي از دانش آموزان و دانشجويان ما از وجود اين سرمايه ها و مفاخر فرهنگي و ادبي در كشور مادري خود، تا اين اندازه بي اطلاع اند .


اما جاي بسي تعجب است كه چرا برخي از دانش آموزان و دانشجويان ما از وجود اين سرمايه ها و مفاخر فرهنگي و ادبي در كشور مادري خود، تا اين اندازه بي اطلاع اند .
با توجه به كمبود مجال ، قطعاً نمي¬توان به تمام شعراي بزرگ زن در اعصار مختلف تاريخي اشاره نمود . بنابراين ابتدا به صورت گلچين و فهرست وار به بيش از ۲۰ بانوي شاعر ايراني اشاره مي¬شود و پس از آن وارد بحث اصلي مقاله ي حاضر مي¬شويم .

۱-        رابعه قُزداري يا همان رابعه بنت كعب (شاعر سده چهارم هجري)
۲-        مهستي گنجوي (شاعر اواخر سده پنجم و اوايل سده ششم هجري)
۳-        جهان ملك خاتون (شاعر سده هشتم هجري)
۴-        مهري هروي (شاعر سده نهم هجري)
۵-        رَشحِه بيگُم (شاعر دوران قاجار )
۶-        عالم التاج قائم¬مقامي ( شاعر اواخر دوران قاجار و اوايل دوران پهلوي )
۷-        زندخت شيرازي (شاعر اواخر دوران قاجار و اوايل دوران پهلوي )
۸-        پروين اعتصامي (شاعر اواخر دوران قاجار و اوايل دوران پهلوي )
۹-        فَخر عُظمي اَرغون (شاعر اواخر دوران قاجار و اوايل دوران پهلوي )
۱۰-        سيمين بهبهاني ( شاعر معاصر)
۱۱-        ترانه خلعتبري ( شاعر معاصر)
۱۲-        ژاله اصفهاني ( شاعر معاصر)
۱۳-        فروغ فرخزاد ( شاعر معاصر)
۱۴-        پوران فرخزاد ( شاعر معاصر)
۱۵-        پروين دولت آبادي ( شاعر معاصر)
۱۶-        شاداب وجدي ( شاعر معاصر)
۱۷-        شهربانو باوند ( شاعر معاصر)
۱۸-        لعبت والا ( شاعر معاصر)
۱۹-        ميمنت ميرصادقي ( شاعر معاصر)
۲۰-        توران شهرياري ( شاعر معاصر)
۲۱-        سپيده كاشاني ( شاعر معاصر)
۲۲-        رباب تمدن ( شاعر معاصر)
۲۳-        طاهره صفار زاده ( شاعر معاصر)
۲۴-        بتول اديب سلطاني (شاعر معاصر)
و
۰
۰
۰

با عنايت به برخي محدوديت ها و با اعتراف به نقصان دانش ادبي خويش و با يادآوري اين نكته كه ، شهرت برخي از شعراي بزرگ فوق، جهاني بوده و معرّف همگان مي¬باشند ، دراين قسمت تنها به بررسي موارد محدودي از اشعار حق¬طلبانه و اجتماعي ۳ بانوي شاعر پرداخته مي¬شود. بانو عالم التاج قائم مقامي ، بانو فَخرعُظمي اَرغون ، بانو ژاله اصفهاني.

۱- بانو عالم التاج قائم مقامي
اين بانوي فرهيخته از اقوام ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني، صدر اعظم مشهور دوران محمد شاه قاجار بود . از اين رو در خانواده اي اصيل و فرهنگ دوست پرورش يافت. ايشان درحدود سالهاي ۱۲۵۹ تا ۱۳۲۲ خورشيدي زيستند و با تخلص ''ژاله'' در عالم ادبيات و شعر درخشيدند. در دوران معاصر به جرات مي¬توان عالم التاج قائم مقامي را نخستين شاعر زني دانست كه با زباني صريح ، از دردهاي زنان جامعه¬ي خود پرده برداشت و بسياري از سنت هاي زن ستيز جامعه¬ي عقب افتاده¬ي آن زمان را به باد انتقاد گرفت .
با نگاهي ¬به اشعار او به راحتي مي توان به اين نكته پي برد كه اصلي ترين دغدغه هاي اين بانوي فرهيخته، رفع تبعيض از زنان ، عدالت جويي و مبارزه با سنّت هاي غلط موجود در جامعه بوده است. جالب اينجـاست كه بدانيـم چنــد سال پيش از فراگيــر شدن تب مشروطه خواهي و عدالت طلبي در جامعه ي روشنفكري آن زمان ، اين بانوي آزاد انديش در اشعار خود به روشني و وضوح با تبعيضات و بي عدالتي ها به مبارزه برخواسته بود .
دراين بخش ، به دليل محدوديت حجم مقاله ، تنها به دو نمونه از اشعار ايشان مي¬پردازيم :

گفـت وگو از زيـستن كردم ولـي

فـــرق دارد زيستــن با زيستــن

جانِ خواهر، اخـتلافي بس بزرگ

بود و هست از زيــستن تا زيستن

مر زنان را بهـر عشـرت هاي مرد

هيــچ حقـي نيــــست الاّ زيستن

سگ صفت با زشت و زيبا ساختن

گربـــه وش با پيـر و برنـا ساختن

زيستــن با قيــد ها ، با شرط ها

قصه كوته ، با دو صد (( ها)) زيستن

همان طوركه ملاحظه شد در عصر تاريك قاجار، اين زنِ آزاده بر مي¬خيزد و اين چنين به بي عدالتي ها و معادلات نادرست موجود در جامعه¬ي آن زمان مي¬تازد و خواهران و هم جنسان خود را به تفكر وا مي¬دارد .
درجايي ديگر با شهامت و جسارت به پديده ي قتل هاي ناموسي حمله مي¬كند . همان طوركه
مي¬دانيم درحدود يك صد سال پيش در جامعه¬ي ايران، به دليل بي سوادي گسترده ، معضلاتي چون قتل هاي ناموسي بسيار گسترده تر و چشم گير تر از زمان حال بود و اگرچه درآن زمان اين موضوع به صورت قانوني مكتوب وجود نداشت ، اما در عرف و در ميان مردم شيوع بسيار گسترده اي داشت. از اين رو شاعر شجاع ما در اين باره مي گويد :

مرد اگر مجنون شود از شور عشق زن رواست

زانكه او مرد است وكارش برتر از چون و چراست

ليك اگر اندك هــوايي در سـر زن راه يافت

قتل او شرعـاً هم ار جايـز نشد ، عرفـــاً رواست

گمان مي¬كنم اشاره به همين مختصر ، براي نشان دادن عظمت اين بانوي فرهيخته كافي باشد و اميد است كه ديگران درخصوص او بيشتر و بهتر بنگارند .
۲- بانو فَخرعُظمي اَرغون
به راستي جاي شگفتي است كه چرا تاكنون تحقيقي جامع وكامل، درقالب يك كتاب مستقل ، درخصوص اين اَبَر بانوي ايراني به عمل نيامده است !
اين بانوي فرزانه و دانشمند ، درعصري كه اكثريت قريب به اتفاق زنان ايران به دليل برخي قيود ، قادر نبودند به تنهايي شرق به غرب شهر خود را طي كنند ، ازطرف خانواده¬ي آزاد انديش خود براي تحصيلات عاليه به سوئيس فرستاده شدند .يعني در اواخر عصر قاجار ! در سوئيس پس از آموختن زبان فرانسه به تهران بازگشتند و با ورود به مدرسه¬ي عالي آمريكاييان درتهران، با زبان و ادبيات انگليسي نيز آشنا شدند . عشق به علم آموزي موجب شد تا پس از آن به فراگيري زبان عربي ، فقه و برخي علوم اسلامي نيز بپردازند .
دركنار اين علوم از هنر نيز غافل نماندند و در نواختن تار به درجه استادي رسيدند . ايشان درطول عمر پربارخويش ،يعني در فاصله سالهاي ۱۲۷۷ تا ۱۳۴۵ خورشيدي، درنقش هاي گوناگوني چون شاعر، سخنران ، مترجم ، نويسنده و مبارزِ اجتماعي به روشنگري پرداخته و قطعاً درعصر خود جزو پيشروترين زنان ايران ، بلكه سراسرخاورميانه بودند .
اين بانوي فاضل و آزاده نيز از خود اشعاري اجتماعي و حق طلبانه به يادگارگذاشته اند كه¬ نگارنده درحد سواد اندك خويش به مختصري از آنان اشاره مي¬نمايد .
متاسفانه همان طور كه مي¬دانيم در روزگاري نه چندان دور، درجامعه¬ي ما مرسوم بود كه زنان را با القاب زشتي چون (ضعيفه) ياد¬كنند . پاسخي¬كه اين بانوي حكيم به اين رسم ارتجاعي ميدهد ، بسيار زيركانه و دندان شكن است. ايشان در شعري مي¬فرمايند :
صبا ز قول من اين نكته را بپرس از مرد چرا ضعيفه در اين مملكت نام من باشد
اگر ضعيفه منم ، از چه رو به عهده¬ي من وظيـفه¬ي پـرورش مـــرد پيلتــن باشد

و درجايي ديگر براي مبارزه با جهل و بي سوادي كه ريشه¬ي تمام مصيبت هاست، زنان جامعه¬ي آن زمان ايران را اينگونه به علم آموزي تشويق مي نمايند :
جمال زن ، نه همين زلف پرشكـن باشد نـــه عارض چوگــل و غنچــه ي دهــن باشد
۰
۰
۰
بكــوش اي زن و برتن زعلـــم ، جامه بپـوش خوش آن زمان كه چنين جامه ات به تن باشد
به چشم ''فخري'' ،دانش ز بس كه شيرين است هميشـه درطلبش همچــــو كــوهكــن باشد

قطعاً شجاعت و جسارت اَبَر زناني چون بانو فَخرعُظمي اَرغون ، نه تنها در رفع تبعيض عليه زنان موثر بوده ، بلكه در مقياسي وسيع تر، در بسط و گسترش عدالت خواهي در سراسر جامعه نيز اثرگذار بوده است .
۳- بانو ژاله اصفهاني
دكتر ژاله اصفهاني در سال ۱۳۰۰ خورشيدي در اصفهان متولد شد و۸۴ سال پس از آن در لندن و در غربت درگذشت و درطول اين مدت از او بيش از ۱۰ دفتر شعر منتشرشده است و به دليل مضمون اشعارش ، درميان اهل شعر و ادب به (شاعر اميد) شهرت يافته است .چراكه اميد به آينده اي بهتر و تلاش وكوشش براي ساختن فردايي نيكوتر ، در اكثر اشعار او ديده ميشود .
با توجّه به اين كه ايشان از دانشگاه مسكو در رشته ادبيات فارسي به درجه¬ي دكترا نايل آمده بودند ، پژوهش هاي بسيار ارزنده اي نيز دراين رشته از خود برجاي گذاشته اند كه به دليل بي ارتباطي پژوهش¬هاي مذكور با عنوان مقاله¬ي حاضر، به آنان پرداخته نمي¬شود ، اما به دو نمونه¬ي مختصر از اشعار اين شاعر مي¬پردازيم .
در ديوان اشعار اين شاعر بزرگ، شعري وجود دارد با عنوان (( بگو اي رود )) .دراين شعر زيبا، شاعر با صدايي رسا به كشتار انسان ها درگوشه گوشه¬ي جهان مي¬تازد و آن را محكوم مي¬كند. در بخش پاياني اين شعر چنين آمده است :
بگو اي رود توفاني
بگو اي شاهدِ صدها نسلِ انساني
دراين دنيا
گناهي هست شرم آور تر از كشتار انسان ها ؟

دربخش ديگري از ديوان اشعار او ، شعري عميق و زيبا ديده مي شود تحت عنوان (( نيشخند )) . با وجود اينكه شعر مذكور سالها پيش سروده شده است ، اما كاملاً با زمان حال و تحولات جهان عرب همخواني دارد . دراين شعر پرمحـتوا، شاعـر، ديكتاتـورها را به باد انتـقاد مي گيرد و آنان را افرادي بي منطق معرفي مي¬نمايد . با توجه به اينكه در مدت زماني كمتر از يكسال شاهد سقوط چهار ديكتاتور به ترتيب در تونس ، مصر ، ليبي و يمن بوده ايم ،يادآوري بخش كوچكي از اين شعر جالب توجه است.
اگر خودكامگان
بد و خوب خود را مي¬ديدند
درطلوع خويش
غروب خود را مي¬ديدند
و در ادامه اين شعر ، شاعر با پرداختن به گفتگويي ميان ماري آنتوانت و لويي ، يعني آخرين ملكه و پادشاه فرانسه ، كم خردي و جهل آنان را به تصوير مي كشد و با حالتي طنزگونه ، آنان را به سخره مي گيرد .
در پايان اين مقاله تمايل دارم تا به بخشي از كنوانسيون حقوق كودك كه مرتبط با بحث حاضر بوده و دولت جمهوري اسلامي ايران نيز بدان پيوسته است ،اشاره نمايم :
ماده ۲۹ اين كنوانسيون براي آموزش و پرورش دركشورهاي جهان ۵ هدف ¬را مشخص نموده و
مي¬گويد آموزش و پرورش زماني موثر و مفيد است كه به اين اهداف دست يابد .در بند ۴ از ماده ۲۹ اين كنوانسيون چنين آمده است :
كشورهاي عضو، اتفاق نظر دارند كه آموزش افراد زير ۱۸سال بايد در راستاي اهداف زير باشد :
آماده سازي كودك براي يك زندگي مسئولانه در جامعه اي آزاد و با روحيه¬ي تفاهم ، صلح ، مدارا ، مساوات بين زن ومرد ، دوستي ميان همه مردمان ، گروه هاي قومي ، ملي و مذهبي و افرادي كه منشاء بومي دارند.
اميد است تا از اين پس در كتب درسي كودكان ما ، در مقاطع دبستان ، راهنمايي و دبيرستان ، بيش از پيش به نقش زنان درعرصه هاي گوناگون اجتماعي پرداخته شود تا ديگر شاهد بي اطلاعي و عدم آگاهي نسبت به نقش پررنگ زنان درعرصه هاي فرهنگي و اجتماعي ، در ميان برخي از جوانان نباشيم.


توسلی

سوده حامد توسلي
دي ۱۳۹۰ خورشيدي

دیدگاه‌ها  

0 # رشید دمهری 1390-11-21 14:04
خانم توسلی گرامی
تازه این زنانی که شما نام بردهاید شناخته شده هستند ولی خدا میداند چه تعداد زنان ناشناخته با ذوق در جامعه ما بفراموشی سپرده شده اند . اخیرآ با سروده های بسیار دلنشین و معنا داری از خانمی به نام مهناز شفیعی روبرو شدم و هر چه گشتم و پیام دادم هیچ خبری از او بدست نیاوردم .
دو تا از شعرها و منبع اشعارش را در اینجا قرار میدهم :

هوای عاشق و دارم

بتن کن پیرهن رنگی
بپا کن ساز و آهنگی
بمون عاشق مگو دیره
بدون عاشق نمی میره


مشو ساکت که می بازی
اگر خود را نمی سازی
بنوش جامی پر از واژه
بخند بیحد و اندازه


چه میخواهی بگو یارم
هوای عاشق و دارم
من امشب سخت بیدارم
برایت کم نمی ذارم


اگر از اهلِ دل هایی
بخوان با من به شیدایی
برقص با بالِ پروانه
بزن چشمک به پیمانه


مرا باور کن ای عاشق
مشو از حال من فارق
هوای عاشق و دارم
برایت بوسه می بارم


چه میخواهی بگو یارم
هوای عاشق و دارم
من امشب سخت بیدارم
برایت کم نمی ذارم


اگر بیرون بد آهنگ ست
علیه ی عاشقان جنگ ست
مشو مرعوب این قصه
غمین و ساکت و خسته


برای عاشقِ تشنه
اگر دنیا شود رشوه
به قلبش شک نمی افتد
هزاران شب نمی خفتد


چه میخواهی بگو یارم
هوای عاشق و دارم
من امشب سخت بیدارم
برایت کم نمی ذارم

داداشی

وای که چه روزگاریست
عجب شهر و دیاریست
کلک زدن چه آسون
کلاه کلاه فراوون


یه دوستی و هزار قهر
یه همسفر هزار زهر
شراکت های کاری
میشن چه زهر ماری


بهتره که داداشی
تو این بساط نباشی
نرو توی حواشی
ممکنه کله پا شی


اینجا چرا اینجوری ست
کتری بجای قوری ست
شغل ها چه قاطی پاطی
هر جا یه خاله فاطی


این شرکت های ناشی
عجب جوکن داداشی
مهندسش بیکاره
دل به کارش نداره


بهتره که داداشی
تو این بساط نباشی
نرو توی حواشی
ممکنه کله پا شی


مشاغل چه کذایی
هزار رحمت گدایی
همه را بذار سرکار
کلک بزن نون در آر


وقتیکه اینجاهایی
یادت نره کجایی
بِهِت میگم هزار بار
فرهنگِ تو نگهدار


بهتره که داداشی
تو این بساط نباشی
نرو توی حواشی
ممکنه کله پا شی

و این منبع سروده هایش

http://www.shereno.com/8426/

اگر خبری پیدا کردید به من هم اطلاع دهید.

این وبلاگ و ایمیل من

http://iran-asha.blogfa.com/

دوستدار شما
رشید دمهری
پاسخ دادن
0 # شهرام 1400-06-23 11:11
اشعار ضعیفی هستن. در حد مطرح شدن نیستن اینا که شما نوشتی!
پاسخ دادن
0 # متین باقرپور 1391-11-16 23:19
خانم توسلی عزیز، سلام

من حدس می زنم با شما در دبستان شهید ثابت قدم رشت همکلاسی بودم. اسم تون رو امشب بعد از سالیان یادم اومد و فکر کردم جستجو کنم شاید پیداتون کردم. از این که به چنین مدارج بالایی رسیدین خیلی خوشحالم. راستش این قدر گذشته از زمانی که ما پشت نیمکت می نشستیم که جسارت نکردم "تو" خطاب تون کنم.

امیدوارم شاد و سلامت و موفق باشین. فعالیت های شما در خصوص رفع تبعیض علیه زنان رو بسیار قدر می دونم.

با مهر
متین
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه