گردش زمين به دور خورشيد و كروي بودن آن، اگر چه امروز موضوعي شناخته شدهاست و همگان به آن باور دارند، اما تا چند صد سال پيش از نظر اروپاييان يك موضوع ناشناخته بود و آنها زمين را ثابت ميپنداشتند كه خورشيد به گرد آن ميگردد. آنان به دليل ناآشنا بودن با كتابها و منابع ديني و علمي ديگر نقاط جهان فكر ميكردند كه براي نخستين بار گاليله توانسته است اين موضوع را كشفكند و اين اشتباه را برطرف سازد. در حالي كه چند هزار سال پيش از آن در اوستا به اين موضوع اشاره شدهاست.
در كتاب مقدس اوستا چندين بار از گرد بودن زمين و گردش آن گفتوگو شده و آن را با كلمه «سكارنا» به معني گرد و گردنده و گوي مانند بودن بيان داشتهاست.
همچنين در «آبانيشت» قطعه 38 آمدهاست كه: «نريمان گرشاسب آرزو كرد كه در روي اين زمين فراخ و گرد و گردنده دور كرانه بتازد و بر دشمن چيره شود»
و نيز در قطعه 95 «مهريشت»، از مهر ياد شده و آمدهاست كه: «مهر در هر غروب و آغاز شب به روي كرهزمين ميآيد و دو كرانه اين زمين فراخ گرد و گردنده دور كرانه را ميپيمايد.»
این مسئله شناخت دیرینه ایرانیان از گیتی و زمین را به خوبی نشان می دهد. ایرانیان حتی مدارهای نیمروزی (نصف النهار) به دور زمین طراحی نموده بودند و مرکز شروع آن شهر «نیمروز» ( که اکنون یکی از شهرهای افغانستان است) بود که امروز استعمارگران غربی به جای شهر نیمروز از گرینویچ به عنوان مرجع زمان یاد می کنند.
فرتوری از مجسمه نقره ای شاپور دوم ساسانی ، که جهان را با مدارهایش بر روی تاجش می بینید .
دیدگاهها
«می دانید که تا سی سد، چهارسد سال پیش همه مردم جهان فکر می کردند که زمین همانند یک سینی هموار است... هیچکس نمی توانست فکر کند که ممکن است کره زمین گرد و در فضا معلق باشد و بدور خودش بچرخد.»
(پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، صفحه 21)
بهتره کتاب حدودالعالم من المشرق الی المغرب رو بخوانی این کتاب متعلق به سده های ۳۰۰ هجریست و دقیقا به گرد بودن زمین و نصف النهار و خط استوا اشاره می کنه
کتاب به زبان پارسی هست