خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ با آغاز کاوشهاي باستانشناسي در تپه اشرف اصفهان، آثار معماري از دوره ساساني به همراه سفالهايي از قرن چهارم هجري قمري کشف شد. همچنين هيات باستانشناسي به بقاياي کاخ تخريب شدهاي برخوردند که معتقدند متعلق به اشرق افغان بوده است...
به گزارش CHN تپه اشرف يکي از مهمترين تپههاي تاريخي در شهر اصفهان است که گفته ميشود قدمت آن به دوره پيش از اسلام ميرسد. اين تپه باستاني در زديكى پل تاريخى شهرستان و در كنار زاينده رود قرار دارد. باستانشناسان معتقدند که تپه اشرف از قديمي ترين سکونتگاههاي مردم اصفهان است. در حال حاضر تپه اشرف از سطح خيابان بالا آمده و مردم اطراف آن نخالههاي ساختماني خود را در پاي اين تپه باستاني ميريزند.
«عليرضا جعفري زند»، سرپرست هيات باستانشناسي تپه اشرف اصفهان درباره يافتههاي باستانشناسي اين فصل کاوش گفت: «آثار معماري بسياري جالبي از دوره ساساني با پي سنگي و يك ديوار خشتي عظيم پيدا كرديم كه بايد در مراحل بعد پيگردي شود. هنوز براي اظهار نظرنهايي در مورد كاربري اين اثر در دوره ساساني زود است و بايد مطالعات ادامه پيدا كند اما فعلا ميدانيم كه اين اثر در دورهاي پس از ساساني نيز مورد استفاده قرار گرفته است.»
وي در ادامه گفت: «سفالهايي از دوره ساساني و آثاري از قرن چهارم هجري در تپه اشرف به دست آمده و بقاياي كاخ تخريب شده اشرف افغان را هم پيدا كرديم كه به گواهي تاريخ به خاطر نفرتي كه از او وجود داشت به دستور نادرشاه و همراهي مردم تخريب شده است.»
جعفري زند درباره اهميت کاوش در تپه اشرف اصفهان به CHN گفت: «در اصفهان از قرن چهارم هجري به بعد آثار ملموسي در دست است ولي درباره قبل از آن به خصوص اصفهان پيش از اسلام اطلاعات ما اندك بوده و تپه اشرف تنها تپه تاريخي است كه در محدوده شهر اصفهان قرار دارد.»
وي با بيان بخشي از مشکلات کاوش در اين تپه گفت: «چون اصفهان شهري است كه در طول تاريخ هيچ وقت نمرده براي همين لايههاي تاريخي روي همديگر قرار گرفتهاند و مثل شوش يا فيروز آباد نيست كه امروز شهر به حال خودش رها شده باشد و باستانشناسان بتوانند به راحتي روي آن كاوش كنند. اصفهان كهن زير اصفهان فعلي است.»
با گفته وي کاوشهاي تپه اشرف با پيگيري رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اصفهان آغاز شده و هيات باستانشناسي بر اين باور است که بخشي از تاريخ شهر اصفهان و ايران در اينجا نهفته است و اگر بيش از اين در کاوشهاي اين تپه تعلل صورت ميگرفت، زيانهاي غير قابل جبراني به تاريخ شهر اصفهان وارد ميآمد.
نويسنده كتاب «اصفهان پيش از اسلام» درباره سابقه كاوش و مطالعات باستانشناسي تپه اشرف گفت: «تاكنون كاوش جامعي در اين سايت انجام نگرفته بود. در گذشته بخش شمال تپه كه داراي بيشترين آثار بوده از بين رفته و احداث خيابان مشتاق نيمي از اين تپه را از بين برده است.»
وي در ادامه گفت: «در سال 1366 يك هيات كاوش دانشجويي از طرف دانشگاه تهران به صورت كارورزي در اينجا حضور پيدا كردند و بدون هيچ نقشهبرداري يك پيگردي غيرعلمي در اينجا انجام دادند. اين پيگردي بخشي از تپه را مضطرب كرد اما در همان سالها يك گزارش به رسانهها داده شد و اعلام کردند كه مسجد جامع صغير را در تپه اشرف اصفهان پيدا كردهاند. اما ميدانيم كه مسجد جامع صغير به دست صاحب اسماعيل ابن عباد ساخته شده و اينجا نيست. آنها به اشتباه قلعه ساساني و آثار دوره صفوي را به عنوان مسجد جامع صغير معرفي كردند.»
وي درباره مدت زمان فصل اول كاوش و اهداف گروه در اين فصل كاوش گفت: «كار كاوش در تپه اشرف از 28/4/89 آغاز شده است. فصل اول كاوش در اين تپه يك ماه و نيم است كه بر اساس ضرورت ممكن است افزدوه شود و اين يك طرح ده ساله خواهد بود و فصلهاي كاوش بعدي ادامه خواهد داشت.»
جعفري در ادامه گفت: «هدف گروه كاوش در اين فصل به دو بخش تقسيم ميشود. در وهله اول قرار است نگاهي به تاريخ اصفهان بر اساس آثار به دست آمده بياندازيم و ديگر اين كه تپه اشرف را از اين وضعيت بلاتكليفي خارج كنيم.»
اين باستانشناس افزود: «اين تپه چون به حال خودش رها شده و نخالههاي ساختماني و فضولات روي آن ريخته مي شود، به صورت يك غده چركي در خيابان مشتاق كه منطقه مسكوني است، درآمده و اهالي مرتب به شهرداري شكايت مي كنند كه تكليفشان را با اين محل كه جاي معتادان يا پيست موتور سواري شده روشن كنند. از سوي ديگر شهرداري علاقمند به ساماندهي اين محوطه است. بر همين اساس کاوشها ميتواند ارزش تاريخي تپه را آشکار کند و اين محوطه ميتواند در آينده به يک سايت موزه تبديل شود.»
پيش از اين جعفري زند طي مقالاتي اعلام کرده بود که بر خلاف نظر لطفالله هنرفر محل دژ سارويه در تپه اشرف نيست و آن را بايد در قلعه طبرک يافت. وي دراينباره گفت: «از ويژگيهاي يك باستانشناس مسئول اين است كه حتي اگر به دنبال كاوش به نتايجي بر خلاف نظر قبلي خود برسد، هيچ وقت سعي در كتمان آن نکند. درست است كه من عقيده دارم اينجا كهن دژ سارويه نيست اما مطمئن باشيد كه طي كاوش به دقت اين موضوع را بررسي ميكنم و اگر روزي به اين نتيجه برسم كه اينجا محل كهندژ سارويه است، خودم بر ضد مطلب قبلي خودم مطلبي خواهم نوشت و ميگويم در گذشته بر اساس متون و شواهد اين قضاوت را داشتم.»
کاوشهاي باستانشناسي تپه اشرف اصفهان با 17 نفر كادر فني كه همگي كارشناس يا كارشناس ارشد باستان شناسي هستند آغاز شده است. پس از انجام نقشهبرداري و نقطهيابي توسط GPS يک ترانشه پلکاني به ارتفاع 8 متر براي شناخت لايههاي باستاني اين تپه ايجاد شد. اين ترانشه پلکاني حجم آوار و آثار تاريخي را نشان ميدهد.
سرپرست گروه كاوش تپه اشرف، درباره گستردگي محوطه مورد كاوش و احتمال به دست آمدن يافتههاي ديگر در اين سايت گفت: «شاردن در اواخر دوره صفويه از خرابههاي عظيم دهكده شهرستان در كنار پل شهرستان ياد ميكند. پس انتظار داريم آثار بيشتري در وسعت بزرگتر اين منطقه پيدا كنيم.»
وي در ادامه گفت: «در مطالعاتي كه انجام دادم، عكسهاي هوايي سالهاي 1337 و 1342 را از آرشيو عكس سازمان نقشهبرداري كشور گرفتم. در اين عکسها مشخص است که حريم تپه حتي تا آن سوي خيابان مشتاق امروزي ادامه داشته است. درحقيقت اين خيابان مشتاق باعث جدايي بخشي از تپه با قسمت مقابلش شده است و بخش بزرگي از تپه نيز بخاطر احداث خيابان تخريب شده است. در بخشي از تپه كه در آن سوي خيابان جدا افتاده و به نام تپه جي معروف است، در زمان پيش از انقلاب كارخانه توليد «دست و پاي مصنوعي» ايجاد ميشود كه بعد از انقلاب اين محل به يك دبستان تبديل شده است. روي تپه جي هم كار چنداني نشده و فقط در سال 1355 آقاي دكتر ميرفتاح در تپه جي يك ترانشه باز ميكند كه گزارش آن در حد 3-2 صفحه است و نقشه برداري ندارد و فاقد ارزش است.»
از سوي ديگر وضعيت تپه الحاقي ديگري هم كه به نام تپه جزيره معروف است و ازالحاقات تپه اشرف است چندان مطلوب نيست. جعفري زند دراينباره افزود: «تا قبل از شروع فصل كاوش دهها كاميون خاك در آنجا تخليه شده است كه آن را به فضاي سبز تبديل كنند و ما براي برداشتن اين حجم انبوه خاك چارهاي جز استفاده از بيل مكانيكي نداريم.»
وي درباره برخي اظهارنظرهاي غيركارشناسي درمورد استفاده از بيل مكانيكي درتپه اشرف گفت: «تپه اشرف مدتي به صورت غير مجاز به عنوان يكي از محلهاي تخليه نخالههاي ساختماني مورد استفاده بوده است و مقادير زيادي نخاله در ظرف اين 40-30 سال اخير روي آن انباشته شده است. طبيعي است كه ما اگر بخواهيم نخالهها را كه داري زباله و فضولات هم هست حركت دهيم به بيل مكانيكي نياز داريم تا آواربرداري كنيم و اين مجوز را داريم نه در اينجا بلكه در هر جاي ديگر دنيا اگر كه با اين حجم نخاله و آوار روبرو باشيم.»
جعفري درادامه افزود: «در اين مورد سونداژ كرديم و گمانه هايي زديم، ميدانيم كه بخشي از اين تپه صخرهاي است پس در صورت لزوم بيل در محلهاي صخرهاي مستقر شد و در ضمن آن قدر ضخامت آوارها زياد است كه بيل مكانيكي سبك هيچ گونه آسيبي وارد نميكند و از بيل مكانيكي فقط براي جابهجا كردن خاك هاي جمع آوري شده استفاده كرديم كه محل استقرار آن با محل آثار به دست آمده از نظر عمق دو متر و نيم و از نظر طول 15 متر فاصله داشته است. در ضمن يكي از دلايل استفاده از بيل مكانيكي ايجاد موانعي در مسير تردد خودروهاي متخلف و پيست موتور سواري روي تپه است كه امنيت كاري گروه كاوش را به خطر مياندازند و يافتههاي ما را هم از بين ميبرند.»
وي درباره استفاده از بيل مكانيكي در ساعات شب، افزود: «ساعت كار ما همه روزه از هفت صبح تا 4 بعداز ظهر است. ما خاكبرداري شبانه نداريم بجز يك مورد استثنايي كه بهخاطر بدقولي راننده اتفاق افتاد و ساعت كار خاكبرداري كه قرار بود ساعت 4 بعدازظهر باشد به چند ساعت ديرتر كشيده شد. ما اگر ميخواستيم پنهان كاري کنيم كه نيمه شب يا صبح زود يا سر ظهر اين كار را ميكرديم كه تردد مردم زياد نيست، نه سرشب هنگامي كه اين همه مردم در پاركهاي اطراف حضور دارند. در هر حال استفاده از ابزاري مثل بيل مكانيكي در جاهايي كه ضرورت داشته باشد براي جابجايي حجم انبوه خاك به تشخيص سرپرست گروه كاوش مجاز است و كار غير علمي نيست و در جاهاي ديگر دنيا هم تعريف شده و سابقه دارد.»
جعفري زند، عضو هيات علمي دانشگاه، با حضور در 32 فصل كاوش در نقاط مختلف كشور و دو فصل كاوش در رم و آلمان و تلاشهايي براي ترميم در نقره و حوض و كاشيكاري مدرسه چهارباغ، مرمت انگورستان ملك، امامزاده كرار جي، امامزاده قاسم تودشك و اكتشاف شهر تاريخي يرج در استان فارس، ضمن گلايه از واكنشهاي شتابزده برخي از دوستداران ميراث فرهنگي درباره روش كار گروه كاوش تپه اشرف، گفت: «ما در دورافتادهترين روستا كه براي كاوش ميرويم، مردم كه از سطح سواد چنداني هم برخوردار نيستند، روز حفاري به استقبال ما ميآيند و به ما خيرمقدم و خسته نباشيد ميگويند؛ اما من 12 روز است كه در اصفهان كار ميكنم با يك جبهه مخالف روبرو شدم كه از اول قصد كوبيدن اين كارعلمي را داشته است حال آن كه از اين دوستداران بايد پرسيد: 10 سال پيش كه اين خيابان احداث شد و بخشهاي اعظم از تپه تخريب شد كجا بودند؟»
وي در پايان تاكيد كرد: «من اصفهاني نيستم اما ساليان سال در اصفهان زندگي و كار فرهنگي كردم و هميشه از منتقدان سرسخت تخريب آثار تاريخي بودم و هستم و معتقدم حق مردم اصفهان است كه بدانند در اينجا چه ميگذرد پس به زودي اين گروه نتايج كاوش هاي خود را طي يك كنفرانس مطبوعاتي به اطلاع همگان به ويژه مردم اصفهان خواهد رساند.»
مصاحبه از شاهين سپنتا
ّبرگرفته از پایگاه میراث فرهنگی
دیدگاهها