نمونه هایی از ارزش والای درفش نزد ایرانیان

درفش کاویانی ، درفش(پرچم) فریدون بزرگ و درفش خیزشِ آزادی بخش ایرانیان از ستم و بیداد فرمانروایی انیرانی ضحاک بود . این درفش نزد ایرانیان دارای جایگاه بسیار والا و ویژه ای بوده است و از هنگام پادشاهی فریدون تا پایان پادشاهی ساسانیان ، برترین درفش ایرانیان و در واقع درفش ملی ایران بشمار می رفت . ارج درفش در میان ایرانیان به اندازه ای است که می توان نمونه های فراوانی بر شمرد ، در این جستار چند نمونه ی برجسته آورده می شود .

http://mehremihan.ir/gallery/images/phocagallery/Derafsh%20IraN/thumbs/phoca_thumb_l_Sasanian.jpg

نمونه ی نخست :

بر بنیاد شاهنامه در داستان جنگ گشتاسپ با ارجاسپ ــ و هم‌چنین در صورت پهلوی آن، کتاب یادگار زریران ــ درگیراگیر نبرد ایرانیان و تورانیان، درفش کاویان بر زمین می‌افتد، یکی از پهلوانان ایران به نام «گرامی» از اسب پیاده شده، ‌درفش را برمی‌گیرد و پس از زدودن خاک از آن، دوباره بر اسب می‌نشیند. در این هنگام تورانیان او را دیده و محاصره‌ می‌کنند و یک دست او را می‌اندازند. گرامی درفش را به دندان می‌گیرد و با یک دست می‌جنگد تا در راه ایران کشته می‌شود:

بدان شورش اندر میان سپاه

از آن زخم گردان و گردِ سیاه

بیفتاد از دست ایرانیان

درفشِِ فروزنده‌ی کاویان

گرامی بدید آن درفش نبیل

که افگنده بودند از پشتِ پیل

فرود آمد و برگرفتش ز خاک

بیفشاند ازو خاک و بسترد پاک

چو او را بدیدند گُردانِِ چین

که آن نیزه‌ی نامدارِ گزین

از آن خاک برداشت و بسترد و برد

به گردش گرفتند مردانِ گُرد

ز هر سو به گردش همی تاختند

به شمشیر دستش بینداختند

درفش فریدون به دندان گرفت

همی زد به یک دست گرز، ای شگفت!

سرانجام کارش بکشتند زار

بر آن گرم خاکش فگندند خوار

نمونه ی دویم :

در زمان انوشیروان ساسانی ،سپاه حبشه یه یمن می تازد و  یمن از سوی حبشیان تصرف می شود . مردمان یمن از شاه ایران کمک می خواهند و شاه، وهرز دیلمی را با سپاهی از زندانیان به بازپسگیری یمن می فرستد . وهرز پس از نبردی سخت و دلیرانه حبشیان را شکست می دهد و در آستانه ی اندر شدن به صنعا  قرار می گیرد .

طبری می نویسد  :

وهرز پس از پیروزی آهنگ صنعا کرد و چون به دروازه ی شهر رسید، پرچمدار نتوانست پرچم افراشته را از دروازه عبور دهد . وهرز گفت : هرگز پرچم من افتاده به درون نشود . دروازه را ویران کنید !

استاد جلال خالقی مطلق درباره ی این کار وهرز می نویسد :وهرز خم کردن درفش کاویانی را به فال بد می گرفته است از این روی نمی خواست با درفش خمیده به شهر اندر آید.

ارزش درفش در ایران نوین

آورده اند روزی وزیر مختار انگلیس با امیرکبیر به بازدید از ساختمان های قراول خانه ها رفتند و وزیر مختار انگلیس چنان دید که در بالای هر قراول خانه درفشی از شیر و خورشید است . پرسید : مگر اینجا تهران و مرکز ایران نیست؟ امیرکبیر در پاسخ گفت : بله . وزیر مختار در ادامه گفت : برای نشان دولت یک درفش کافی است ، این همه درفش از چیست ؟ امیر پاسخ داد : آن قدر درفش ایران بلند کنم که درفش شما در آن میان گم شود .

نمونه ای دیگر :

در گیر و دار تنش و درگیری میان ایران و عثمانی بر سر برافراشتن درفش در سفارت خانه ها ،سفارت خانه ی عثمانی در تهران بدون توافق و هماهنگی و با رفتاری متکبرانه نسبت به ایران ، درفش خود را بر افراشت . ایران مقابله به مثل نمود و در اسلامبول درفش شیر و خورشید را بر کشید . عثمانیان از این عمل بر آشفتند و با نیروی نظامی وارد سفارتخانه شدند و قصد داشتند درفش شیر و خورشید را به زور پایین بیاورند . اما وزیر مختار ایران میرزا جعفر مشیرالدوله خودش را با طناب به دیرک درفش پیچیده و به آنان گفت که اول باید او را بکشند و سپس درفش ایران را پایین آورند !

...................

آبشخورهای نوشتار :

ایران و ایران گرایی در گذشت روزگاران – جلال خالقی مطلق

گیلان – اصلاح عربانی، ابراهیم

سید علی آل داوود ، اسناد و نامه ها امیرکبیر ، تهران ، انتشاران سازمان استاد ملی ، 1379 ، ص 272

مرکز استاد وزارت خارجه ، سواد مکاتبات شماره 188،ص85،86

دیدگاه‌ها  

+5 # ابراهيم 1394-04-11 08:33
اين درفش هميشه زنده جاي در قلب هر ايراني دارد
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه