ایران دوستی و ایران شناسی فرزانه طوس


دكتر شاهين پهنادايان

دريغ است كه ايران كه ويران شود      

كنام پلنگان و شيران شود

نمانيم كين بوم ويران كنند          

همان غارت از شهر ايران كنند

ز شاهى و از راى و فرزانگى       

نشايد چنين هم ز مردانگى

نخوانند بر ما كسى آفرين          

كه ويرا بود روى ايران زمين

‌اين چنين است احساسات شور انگيز بزرگترين سراينده ايران در باره اين سرزمين. مهر ميهن، خوى بسيار بر جسته فردوسى است. كه از داستان ها، گفتارها، و چكامه هاى هيجان بخش، شيفتگى او به ايران زمين و دلبستگى او به نژاد و تبار مردم اين مرز و بوم نمودار و نمايان است. آتش ايران دوستى همواره در دلش فروزان و سوزان بوده است و با زبانى دلنشين و شور انگيز به ‌ستايش زادگاه خود )ايران( و يادگار هاى باستانى و تاريخ گذشته، و سرگذشته نيا‌كان و آداب و رسوم مى پردازد.

همه جنگل ها،باغ ها، كشتزارها، نخجير گاهها، شهرها و دهكده ها و آنچه را كه به اين سرزمين بسته و وابسته است مى ستايد و ايران را به نام شهر آزادگان، آزاد بوم، و مردم آن را آزاد مردان و آزادگان و آزاده خو مى خواند.

آنجا كه اين كشور گاهى با پيش آمدهاى ناگوار و اندوهبار روبرو مى گرديده است سخت آزرده خاطر مى شود و با سوز دل و اشك روان از آن بلا ها و تلخى ها ياد مى كند و با زبانى و سخنانى جانگداز اشاره اى به آن مى كند و مى گذرد و آنجا كه ايرانى در سرزمين بيگانه بياد كاشانه خود مى افتد مى گويد:

‌ ‌همان شهر ايرانش آمد بياد   

همى بر كشيد از جگر، سرد باد

زايران دلش ياد كرد بسوخت  

كردار آتش رخش    بر افروخت

‌ ( سياوش نزد افراسياب)

‌    فردوسى چون از اسكندر نامى بخ ميان مى آورد او را نمونه ضحاك و افراسياب به شمار مى آورد و در اين باره مى گويد:

نگه كن كه    ضحاك بيدادگر       

چه آورده زان تخت شاهى بسر

هم افراسياب آن بد انديش مرد        

كزو بد دل    شهرياران   بدرد

‌ ‌سكندر كه آمد برين   روزگار      

بكشت آنكه بد در جهان شهريار

‌ ‌برفتند و زايشان بجز نام زشت     

نماند و نيابد خرم بهشت

(پادشاهى اشكانيان و آغاز اردشير)

‌ ‌و باز در جاى دگر از اسكندر و ناجوانمردى هاى او چنين يا د مى كند:

بدانگه كه اسكندر آمد ز روم   

بايران وويران شد اين مرز بوم

‌ ‌كجا ناجوانمرد بود ودرشت    

چوسى وشش ازشهرياران بكشت

لب خسروان پر ز نفرين اوست  

همه روى گيتى پر از كين اوست

و باز در جاى ديگر او را بنده» آز مى داند:

چو بر كوه روى اسكندر بديد      

چو رعد خروشان فغان بر كشيد

‌ ‌كه اى بنده» آز چندين مكوش     

كه روزى بگوش آيدت يك خروش

‌ ‌كه چند ين مرنج ازپى تاج تخت  

برفتن    بياراى     وبر بند رخت ‌ ‌

( گفتار اسرافيل به اسكندر)

فردوسى در روزگارى به ايران مهر ورزيد و زمانى شهباز روح ايرانى را به پرواز در مى آورد و يادگارها و شكوه ديرينه اين مرز و بوم را بازگو مى كرد.

فردوسى در روزگارى به فارسى سره دلبسته بود كه بد انديشان و بيگانه پرستانى چون » احمد بن حسن ميمندى« پس از چهار صد سال از هجرت ديوان هاى ادارى غزنويان را كه وزير ايران دوست پيش از او »ابوالعباس فضل بن احمد اسفراينى« به فارسى برگردانده بود دوباره به عربى برگردانيد.

‌ ‌فردوسى با احساساتى برانگيخته و سوز دل مى گويد:

‌ ‌بر ايران زار     گريا ن     شدم             

ز   ساسانيان نيز بريان    شدم

دل من پر از خون شد و روى زرد       

دهان خشك و لب ها شده لاژورد

‌ ‌از اين مارخوران اهرمن چهرگان    

ز دانائى   و   شرم بى   بهرگان

نه گنج و   نه تخت ونه نام و نژاد       

همى داد خواهند گيتى به باد

از اين زاغ ساران بى آب و رنگ     

نه هوش نه دانش نه نام نه ننگ

شود خوار هر كس كه بود ارجمند     

فرومايه را   بخت گردد بلند

پراكنده   گردد بدى در جهان         

گزند   آشكارا و   خوبى نهان

‌ ‌بهر كشورى در ستمكاره اى       

پديد آيد و   زشت پتياره اى

(پادشاهى يزد گرد)

سخنور بزرگ از زبان رستم، بهرام گور و ديگر پهلوانان اين جا و آنجا از مهر ورزيدن به ايران و نگهبانى مرز و بوم آن سخن مى گويد.

‌ ‌او نه تنها ايران دوست بود، ايران شناس هم بود.به جغرافياى سرزمين پهناور نياكان خود و تاريخ آن آشنايى ژرف داشت. ‌     از شهرها و گوشه كنار ايران ياد مى كند، مازندران، البرز، اروندشت، اروند رود، زابل، پارس وسيستان، خاور و باختر، شمال و جنوب همه جاى ايران بزرگ را مى ستايد وبهمه مرز و بوم سخت دلبسته بوده است.

هفته نامه طرح نو

در همین زمینه

دیدگاه‌ها  

-1 # مهرگان 1389-04-13 16:44
خیلی خوب نوشتی ولی این دو بیت را هم از فروسی اضافه کن:
ز مور و ملخ خوردن وسوسمار
عرب را کجاها کشیده است کار
که تاج کیانی کند ارزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
پاسخ دادن
0 # مریم 1390-11-07 18:48
سلام برا من که دانشجوی ادبیات هستم کلی جالب ومحتوایی بود .ممنونم از شما. :roll:
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه