دکتر جعفر حمیدی
ايران من، اي گوهر يك دانة من
اي روشن از مهرت چراغ خانة من
اي خاك تو بهتر ز مرواريد و الماس
از ساحل رود ارس تا ساحل پارس
از آن سوي البرز تا پهناي كارون
از دشت زرخيز مغان تا موج هامون
از كوه بينالود تا اوج دماوند
نامت بلندآوازهتر از كوه الوند
چشم جهان از روشنايي تو روشن
روي زمين از جلوه نام تو گلشن
ما افتخار از موج دريا وام كرديم
صد لشكر خوف و خطر را رام كرديم
دريا به دريا، خون به خون، ساحل به ساحل
تا پاي جان گشتيم با دشمن مقابل
از دامن الوند تا خاك خراسان
باغي پر از لالهست از خون شهيدان
ايران من، گوهرنشان روزگاران
منزلگه شيران و مهد نامداران
هر گوشه از دشت تو باغي لالهزار است
هر شهر تو بهتر ز فصل نوبهار است
از ملك آذربايجان، خاك دليران
از هر طرف برخاسته فرياد شيران
نام خليج فارس ميتابد بر آفاق
موج خزر آيينة دلهاي مشتاق
از قلب خرمشهر و آبادان و مهران
خيزد هنوز از عشق، خون موج دليران
فرياد خوزستان جهان را كرده مدهوش
هرگز نگردد كينة دشمن فراموش
ايران من، سرچشمه لطف و كرامات
نامآورانت ماية فخر و مباهات
اي عشق، اي گلريز، اي پهناي زرخيز
پيوسته كوه و دشت و دامانت گهرريز