بازی های ایرانی

بازی های سنتی ایرانی کم نیستند. بر طبق پژوهش های تاریخی بیش از 150 بازی سنتی در ایران وجود داشته که بیشترشان به صورت همه گیر در نقاط مختلف کشور رواج داشته است، اما برخی از این بازی ها به صورت بومی تنها در یک منطقه یا استان شکل گرفته و رواج داشته است.

به طور کلی بازی به معنای مشغولیت، سرگرمی و فعالیتی برای گذران اوقات فراغت است. از آنجا که ایرانی های قدیم هیچ کاری را بی حکمت انجام نمی دادند و در پس هر چیز مقصودی داشتند، بیشتر بازی های محلی و سنتی نیز با اهدافی چون افزایش چابکی، سنجش هوش، بهترشدن قدرت تشخیص و بسیاری اهداف مفید دیگر طراحی شده و شکل گرفته اند. بازی ها برگرفته از فضای فرهنگی و جغرافیایی خود هم هستند و بنابراین هر منطقه ای ارزش ها و مهارت ها را از طریق این بازی ها در اعضای خود تقویت می کند که لازمه زندگی در آن منطقه است. این بازی ها در مواقع مختلفی از شبانه روز یا ایام مختلف سال و حتی مراسمی چون عروسی ها به صورت انفرادی یا گروهی برگزار می شده و گاه به جنسیت معینی تعلق داشته اند. احیای بازی های سنتی که بیشترشان فراموش شده یا در حال فراموشی است، می تواند علاوه بر افزودن به غنای فرهنگی، در جذب گردشگران خارجی و داخلی و تنوع بخشیدن به گذران اوقات فراغت آنها نقش مهمی داشته باشد.

بازی های بومی با قابلیتی جهانی

ورزش های بومی و محلی ریشه در تاریخ، فرهنگ، آیین و سنت سر زمینی ما دارد و در بسیاری از این بازی ها نیز روح اسلامی حاکم است.

امروز این فدارسیون علاوه بر روستاها باید برای خدمت رسانی و معرفی بازی های بومی ومحلی در شهرها نیز برنامه ریزی کند. حس تعلق به جمع، قانون مداری، تقویت ضریب هوشی، دقت زیاد، سرعت عمل بالا، افزایش آمادگی جهانی و ارزان بودن از ویژگی های ورزش سنتی وبازی های بومی، محلی وسنتی است.

نگاه وزیر ورزش و جوانان به فدراسیون ورزش های سنتی و بازی های محلی، بومی ویژه است و نیاز است، دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ما را در زمینه اعتبارات یاری کنند.

بازی های بومی و محلی بدون فدراسیون جهانی است، اما کمیته ای در یونسکو مسابقات این رشته ها را به صورت بین المللی برگزار می کند که ایران می تواند از این فرصت استفاده کند. این بازی ها، ماهیت آموزشی و تربیتی داشته که خاستگاه اصلی آن روستاهای کشور است و توسعه ورزش روستایی و عشایری در بخش بازی های بومی و محلی از وظایف حاکمیتی است که موجب توانمندی بیشتر قشر مولد جامعه می شود.

غلامرضا جعفری / سرپرست فدراسیون بازی های بومی، محلی وسنتی

همبازی با یار فرضی

«دونه کش» یکی از بازی های استان فارس است و شاید بهتر باشد بگوییم یکی از روش های یارگیری برای بازی های محلی این منطقه است. شیوه انجام آن به این صورت است که سرگروه های هر دسته به اختیار خود از بین زوج هایی که تقریبا هم زور هستند یکی را برای خود انتخاب می کنند تا نوبت به ضعیف ترین ها برسد. فردی که در نهایت در هیچ کدام از یارکشی ها انتخاب نمی شود، ضعیف ترین فرد مجموعه است. در اینجا این فرد جزو گروه قوی تر شده و یک فرد خیالی به نام توکمی عضو تیم مقابل می شود که نوبت او را سرگروه بازی می کند، اما یکی از مشهورترین بازی های این منطقه «انگور چه رنگ» است. در این بازی بازیکنان از بین خود، فردی را به نام میر انتخاب می کنند و او با راهنمایی مشاورش، نام یکی از انگورهای منطقه را انتخاب می کند. سپس افراد یک به یک سر کمربندی را که دست میر است در دست می گیرند و به سوال و جواب های او در خصوص انگور پاسخ می دهند. این روند تا جایی ادامه می یابد که فردی بتواند نام انگور را حدس بزند. این شخص، کمربند را از دست میر گرفته و هر نفر از بازیکنان را که سر راه خود دید دنبال کرده و کتک می زند. این مراسم تا وقتی ادامه دارد که میر، عبارت «روه روه» را تکرار کند. از این به بعد فرد مهاجم می بایست خود را به میر رسانده و کمربند را تحویل دهد که در راه بقیه به او حمله می کنند تا شلاق های خورده را تلافی کنند. فردی که شلاق را به دست بیاورد می تواند فرد مهاجم و بقیه را دنبال کرده و کتک بزند تا میر، کلمه خاص را دوباره اعلام کند.

کلاه را بردار و فرار کن

در برخی روستاهای اصفهان، بازی ای به نام «کلاه بَرَک» رواج داشته که هنوز هم می توان در برخی از شهرهای این استان و البته محله های قدیمی تر آنها را یافت، هر چند دیگر کمتر این بازی ها به صورت عمومی انجام می شود. «کلاه بَرَک» به این صورت است که دایره بزرگی در وسط میدان رسم می کنند و یک گروه ده نفره داخل آن می نشینند و گروه ده نفره دیگری، خارج دایره و دور آن می چرخند تا در فرصتی مناسب بتوانند کلاه یکی از افراد داخل را برداشته و فرار کنند. سپس کلاه را پنهان از چشم اعضای تیم مقابل در بین خود به گونه ای رد و بدل می کنند که معلوم نشود دست کیست. سپس به محل تعیین شده برای انداختن کلاه دویده و تیم مقابل نیز دنبالشان می کند تا بتوانند کلاه را بگیرند و برنده شوند و در غیر این صورت، چنانچه کلاه به زمین افتاده و خاکی شود آن تیم بازنده محسوب می شود. این کار را تا پنج بار تکرار کرده و امتیازبندی می کنند.

دُم هایی که نباید گره زد

 

خطه شمال ایران از آن دست مکان هایی است که هنوز می توان بازی های قدیم را در آن دید. یکی از آنها «دم کشی» است. دُم کشی بازی ای است که بیشتر در رودسر رواج دارد. شیوه این بازی به این شکل است که هریک از بازیکنان، پارچه باریکی به شکل نوار را در پشت و زیر کمربند خود می بندد. پس از آن همگی در محوطه بازی پراکنده می شوند. بازیکنان سعی می کنند دم یکدیگر را بکشند. بازیکنانی که دم آنها کشیده می شود، از بازی اخراج می شوند. آخرین فردی که باقی می ماند، برنده بازی است. هیچ یک از بازیکنان نباید، پارچه را به کمر خود گره بزند، بهتر است پارچه آنقدر دراز باشد که مقداری از آن روی زمین قرار بگیرد تا با گذاشتن پا روی آن کشیده شود.

بازی هایی که آیین شدند

بازی های بسیاری بوده اند که دیگر وجه بازی و سرگرمی ندارند و حالا به آیین تبدیل شده اند. هر چند اغلب بازی ها ریشه ای آیینی دارند اما بیشترشان در سطح همان گذران اوقات فراغت مانده اند، اما هنوز هستند بازی هایی که سالانه بسیاری را راهی مناطقی می کند که در آنجا رواج دادند. کشتی چوخه یکی از آنهاست؛ بازی ای که در منطقه خراسان شمالی، شهرستان اسفراین، هنوز که هنوز است برگزار می شود و جمعیتی حدود صد هزار نفر (به اندازه یک ورزشگاه آزادی مملو از جمعیت) را از سراسر ایران به سوی خود می کشاند. چوخه در این منطقه از روزهای پایانی سال آغاز می شود و تا پایان تعطیلات ادامه دارد. همین بازی با اندکی تغییرات و شکل و شمایلی دیگر در منطقه مازندران هم رونق دارد؛ هر چند نام دیگری به خود دارد و اهالی این منطقه به آن «لوچو» می گویند.

لازم به توضیح است که مراسم پایانی آن هر سال در چهاردهم فروردین در محلی به نام «چشمه زینل خان» در اسفراین برگزار می شود.

بازی هایی که جهانی شدند

این روزها فوتبال دیگر وجهه ورزشی خود را از دست داده است، دیگر کسی به فوتبال به چشم ورزش نگاه نمی کند و به یکی از بزرگ ترین و مهم ترین جاذبه های گردشگری تبدیل شده است! فارغ از قدرت عجیب اقتصادی و سیاسی که پیدا کرده است این ورزش در سال میلیون ها مسافر را از یک سوی جهان به جای دیگر می کشاند. نمونه اش همین جام جهانی که در کشور خودمان این روزها بحث بر سر چگونگی تهیه بلیت آن بسیار بالا گرفته است.

اما انگیزه پیدایش فوتبال هم مثل تمام ورزش های بومی و محلی است. هر چند قدمت این بازی بسیار زیاد است و دگرگونی های بسیاری را به خود دیده است تا به شکل کنونی اش درآمده، اما شکی نیست که تمام بازی های بومی و محلی ظرفیتی اینچنینی دارند.

اولین سوابق ثبتی آنچه را که احتمالا قدیمی ترین فعالیت شبیه فوتبال به حساب می آمده می توان در دست نوشته های چینی نظامی در دوره سلسله هان و حدود قرن دوم قبل از میلاد پیدا کرد.

بها دادن بازی ها راهی برای حفظشان

یکی از بهترین راه های حفظ بازی های محلی و بومی بها دادن به آنهاست. به این مفهوم که همچنان بستری فراهم باشد برای انجام این بازی ها. از آنجا که بیشتر این بازی ها به وسایل و امکاناتی هم نیاز ندارد، فقط مسئولان باید شرایطی برای انجام این بازی ها فراهم کنند و سیاست هایی را پیش بگیرند کودکان نسل امروز کمی از بازی های رایانه ای فاصله بگیرند و تحرک و تفکر موجود در بازی های محلی را داشته باشند.

حالا چند سالی است که استان ها جشنواره های گوناگونی از بازی های محلی و بومی را در سراسر کشور راه انداخته اند. هر استان به فراخور بازی های آن منطقه مسابقاتی برگزار می کند. همه اینها در زیرمجموعه فدراسیون ورزش های سنتی و بازی های محلی و بومی وزارت ورزش و جوانان انجام می گیرد. حتی برای حفظ چنین بازی هایی می توان آنها را وارد کتب درسی کرد و در رشته های تربیت بدنی در رده های راهنمایی و دبیرستان گنجاند.

بیسبال به سبک یزدی ها

یزدی ها برای سرگرمی بازی «اتوک کلی» را دارند، در این بازی بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می شوند. گروه اول در نقطه شروع که ابتدای زمین بازی (بالا) است، مستقر می شود و افراد گروه دیگر در محوطه زمین بازی به طور پراکنده قرار می گیرند. چوب کوچک (کلی) را روی دو سنگ موازی هم یا روی چاله حفرشده ای می گذارند و یکی از نفرات گروه بالا به ترتیب با اتوک (چوب بزرگ) به زیر کلی می زند تا کمی بلند شود، سپس با ضربه ای محکم آن را به طرف پایین زمین پرت می کند. اگر گروه پایین بتوانند کلی را در هوا بگیرند، جای دو گروه عوض می شود در غیر این صورت گروه پایین کلی را از هر جا که بر زمین افتاده برداشته و آن را به طرف اتوک که کنار دو سنگ گذاشته شده، پرتاب می کند، که در صورت اصابت جای دو گروه عوض می شود.

اقوام عروس علیه اقوام داماد

شیوه زندگی عشایر در ایران دلیل مهم در پیدایش بازی های محلی و ویژه آنهاست. یکی از این بازی ها «الختور» نام دارد؛ بازی ای که در میان عشایر کهگیلویه و بویراحمد بسیار رواج دارد. در «الختور» ابتدا دو نفر سالار یا سردسته انتخاب می شوند و یارگیری می کنند. سپس قرعه می کشند تا معلوم شود کدام دسته داماد و کدام دسته عروس خواهد بود. همه بازیکنان لباس های خود را بیرون می آورند و روی هم پُشته می کنند و یک نفر هم از دسته اول که داماد خوانده می شود کنار لباس ها می ایستد. همه بازیکنان با دست چپ پای راست خود را می گیرند و لی لی کنان به طرف دسته حریف می روند و با دست آزاد خود که دست راست است به حریف حمله می کنند. هرکس نتواند پای خود را نگه دارد بازنده است. هدف دسته عروس آن است که داماد را وادار کند تا پای خود را رها کند. اگر همه افراد دسته عروس بسوزند، تا سه بار این بازی تکرار می شود. پس از آن دو گروه مقابل هم صف می بندند و از هر گروه یک نفر به وسط می آید و این دو با هم الختور می کنند یعنی پای راست را با دست چپ می گیرند با دست دیگر همدیگر را هُل می دهند. به همین ترتیب مبارزه تن به تن ادامه پیدا می کند. هرکس ببازد یک نفر از یارانش جای او را می گیرد که این را هاراموک می گویند.

نگهبانی از سنگ داغ

استان خوزستان از آن دست استان های ایران است که تنوع قومیت قابل توجهی دارد، اما بازی «بَردبَرد گَرََکی» بازی ای است که در شهر ایذه رواج دارد. در «بَردبَرد گَرََکی» بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند، آتشی روشن می کنند و سنگ را در آتش می گذارند تا داغ شود. سپس قرعه می کشند تا گروهی که باید از آتش نگهبانی کند، مشخص شود. بعد چشم های افراد گروه دیگر را می بندند و گروه نگهبان سنگ را از آتش بیرون آورده و در سیاهی ها به دوردست پرتاب می کند، بعد چشم های گروه مقابل را باز می کنند و آنها می روند تا سنگ را پیدا کنند؛ گروه نگهبان هم باید همین کار را بکند. اگر گروه نگهبان سنگ را بیابد و آن را در آتش بیندازد بازی به همین روال تکرار می شود، اما اگر کسی از گروه مقابل این کار را بکند جای دو گروه عوض می شود.

پریدن از گروه ها

بازی مورد علاقه همدانی ها «اتلماقویش» نام دارد. در این بازی دو تن از بازیکنان مقابل هم روی زمین می نشینند و یکی از پاهای خود را به طرف هم دراز می کنند به طوری که کف پای آنها به هم بچسبد و پنجه پاهای آنها به طرف بالا باشد، بعد از آن بازیکنان دیگر از روی آن می پرند. پس از هر پرش چیزی بر ارتفاع پاها اضافه می شود. نوبت بعد پای دیگر خود را روی پای قبلی می گذارند. بعد پنجه یک دست، سپس پنجه دست دیگر به همین ترتیب، هرچه بر ارتفاع اضافه می شود پریدن از روی آن دشوارتر می شود. بعد از چند نوبت برای افزودن بر ارتفاع از نیروهای کمکی استفاده می کنند. هرکس هنگام پریدن پایش به مانع اصابت کند، سوخته است و از بازی کنار می رود و برنده کسی است که بدون خطا از روی تمام موانع بپرد. از دیگر بازی های محلی این استان می توان به آبجی گلبهار، آقا سلام، الک زنبه، اینچیله بادام قاجده بیردام، بازی قلاغه، ترکه بازی، تنوره تنوره، دُرنه، دستمال گوتورده، شاتی شوتی، صید و حصار و گوی بازی اشاره کرد.

روز، بازی، شب، بازی

در بوشهر قدیم این طور مرسوم بوده که پسران هنگام شب و خسته از بازی های روزانه، در محل مخصوص بازی در محله جمع شده و به برخی بازی های شبانه می پرداخته اند. در اینجا شخصی که اول وارد کوچه می شده با خواندن اشعاری که گاه نیز آمیخته با هجو بوده دیگران را به خروج از خانه برای بازی تشویق می کرده است. برخی از بازی های محلی این منطقه، یادگار انگلیسی ها بوده و با اندکی تغییرات از آنها وام گرفته شده ولی دیگر بازی های محلی بوشهر، قدمتی بسیار بیشتر دارند. برای نوبت شروع بازی و یارکشی نیز روش های بومی بسیاری وجود دارد که از جمله آنها می توان به روش های تر و خشک، خدا زمین کردن، پر و خالی گرفتن و چُرچُر گرفتن اشاره کرد. یکی از قدیمی ترین بازی های بوشهر اما بازی موسوم به «چوکیلی» است که از نام ابزار آن (چوب و کلید) گرفته شده است. پس از یارگیری و تشکیل دو تیم و نیز تعیین تیم شروع کننده بازی، چاله ای روی زمین می کنند که نام آن گانه است و بعد تیم شروع کننده به ترتیب، چوب موسوم به کیلی خود را روی گانه قرار داده و با چوب سعی می کند آن را به هوا پرت کند که هر فرد از تیم مقابل که بتواند آن را بگیرد دو نوبته می شود و می تواند پس از سوختن، یک بار دیگر نیز بازی کند. در نهایت و پس از طی مراحل مختلفی به شمارش فاصله چوب های رها شده تا محل گانه می پردازند و اندازه آن را تا حد نصاب تعیین شده در ابتدای بازی مقایسه می کنند و با هم به رقابت می پردازند. این بازی، قواعد زیاد و پیچیده ای دارد./ ضمیمه چمدان

آذر کمانی - جام جم آنلاین

نوشتن دیدگاه