درود بر شما
همانگونه که خود شما نیز فرموده اید ، در هنگامه ی پایانی فرمانروایی ساسانی نابسامانی و درگیری های درونی در میان بزرگان این دودمان بسیار بالا گرفته بود و هر کسی در پی بدست آوردن تاج و تخت بود و کار بجایی رسیده بود که بانوان را بپادشاهی بر می گزیدند . پیامد چنین روندی آشکار است و تازیان درست در هنگامی به ایران تاختند که دستگاه فرمانروایی ایران بسیار نابسامان و در هم ریخته بود . سرگذشت یزدگرد سوم در روزهای پایان زندگی اش نشان می دهد که ایرانیان دیگر دل خوشی از پادشاهان ساسانی نداشتند و خواهان یک دگرگونی بودند .
آشفتگی و نابسامانی در دستگاه ساسانی با روی کارآمدن خسروپرویز آغاز شد و کردارهای ناپسند این پادشاه خودکامه کار را به جایی رسانید که دیگر ایرانیان ( توده ی مردمی ایران ) از دستگاه ساسانی بیزاری جستند و برای آن دل نسوزاندند . کشته شدن خسروپرویز بدست فرزند خودش نیز نشانی دیگر از درگیریهای درونی این دستگاه فرمانروایی است .
پیشنهاد می شود پایان کار ساسانیان در شاهنامه را به ژرفی بخوانید و ببینید که چه آشفتگی بزرگی گریبان گیر این دودمان شده است و هر کسی از هر کجا می آمده و بر تخت پادشاهی می نشسته است و پس از چندی از سوی درباریان کشته می شده است .
در گیر و دار جنگ با تازیان، سپاه ایران اگرچه دارای سربازانی بیشتر و جنگ افزارهای پیشرفته تری بود اما دلگرمی و انگیزه ی خوبی نداشت بنابراین تازیان توانستند با جنگ هایی پی در پی ، سپاه ساسانی را در هم شکنند .
....................................................
واژه ی تازی در شاهنامه به معنی تازنده است و هنگامی که از اسب تازی یاد می شود ، نگرش >اسب تندرو و تازنده است .
گروهی بر این باورند که از آن روی به عرب ها ، تازیان گفتند که با شتاب بسیار اسب تاختند و به سرزمین های ایرانی درآمدند و مردمان هرکجا آنها را می دیدند ، می گفتند تازیان آمدند .
گروهی دیگر واژه ی تازی را برگرفته از واژه ی "طاعی" عربی می دانند که پاژنام (لقب ) گروهی از تیره های عربی بوده است .
بهر روی هر چه هست این واژه هم تراز با واژه ی "عرب" در نوشتارهای پارسی پس از اسلام فراوان بکار رفته است و معنی بدی هم ندارد . درست مانند واژه ی عجم که از سوی عرب ها به مردمان دیگر ( غیر عرب ) گفته شده است..