انگارد(درست) انگاشت (نادرست)
انبارد انباشت
اوبارد اوباشت
پَیماد پیمود
دارد dârd داشت
گشاد گشود
گمارد گماشت
نگارد نگاشت
شناد شناخت
فرماد فرمود
گدرد godard گذشت
نماد نمود
افراشت افراخت
بنمایه : ماده های فعلهای فارسی دری، محسن ابوالقاسمی، ققنوس، 1373، یکم