0 تراز
1,248 بازدید
در پالایش زبان از سوی (4,351 تراز)
ویراست در از سوی

نخست ایستایی (ابتدا به ساکنی) واژگان اندر همۀ زبانهای ایرانی کهن بوده است و اندر برخ-ی از زبانها  ی  ایرانیک نو نیز هست.
نخست ایستایی آمدن دو پادواکه (صامت) یا بیشتر اندر آغاز واژه است. مانند

STun = sotun - STeeq = setiq - STaxr = estaxr - BRidan = boridan - Drood = dorud - DRušt = dorošt - GRav = gerav - GRâmi = gerâmi - GRooh =  goruh - SPâh = sepâh - SPar = separ - SPeed = sepid-  SPurdan = sepordan -   ŠNâs = šenâs- STabr = setabr - STâra = setâra - TRuš - torš - XRoos = xorus - XRad = xerad


اندر پارسی یِ دری شاید بر اثر زبان عربی نخست ایستایی اندر واژگان از میان رفته است، و به آغاز یا پس از نخستین واج چُنین واژگان واکه افزوده شود .
اندر پارسی تاجیکی، واژگان روسی نخست ایستا نوشته و خوانده شوند.

0
از سوی (926 تراز)
تاکنون درباره آن چیزی نمی دانستم، درباره آن بیش تر آگاهی (توضیح)می دهید؟
0
از سوی (4,351 تراز)
ویراست در از سوی

هنگام-ی که دو پادواکه (همخوان، صامت) اندر آغاز واژه میایند و بی هیچ واکه اندر آغاز واژه یا پس از نخستین ناواکه به این گونه واژگان نخست ایستا گویند. مانند smith (سمیت) که با دو ناواکه س و م آغازیده است اندر پارسی چون خو به گفتن چنین واژگان نداریم به آغاز آن اِ e می افزاییم و اسمیت esmit میخوانیم. یا blue را اُ o پس از ناواکه b می افزاییم و bolu میخوانیم.

0
از سوی (926 تراز)
بنابراین از کجا دریابیم که چه واژگانی این گونه هستند؟
همچنین آیا این واژگان در گدشته نیز همانند اکنون به کار می رفته است؟ یا این که گرامی gerami را  grami می خواندند؟
0
از سوی (4,351 تراز)
باید به واژه نامگان (زبانها ی کهن  و نو)نگریسته شود.
آن واژگان که نمونه وار نوشتم همه از میانیک پارسیک اند اُ میبینید که هممانند اکنون نه اند.
0
از سوی (926 تراز)
اگر به برخی از واژگان ، "بـ" بیفزاییم نیز می توان این گونه واژگان را شناخت.واژگانی هم چون :
بنگر bengar که "ن" در نگر negar به گونه ی نگر ngar خوانده شود یا درود dorood که با افزودن "بـ" به "د" ، bedrood خوانده می شود.یا بگذار و بگرفتن و بنشین و ...
دیدگاه شما درباره این سخنان من چیست؟
0
از سوی (4,351 تراز)
این افته (مورد) برای واژگان-ی که نخست ایستا اند مانند بَدرود درست است و برای دیگران مانند بگذار و بنشین ، بنگر و  ... نه.

1 پاسخ

0 تراز
از سوی
دوستان گرامی چنان در این سره نویسی بی بنیاد فرو رفته اند که سعدی در بحر مکاشفت مستغرق گشته بود . بابا زبون باباهاتون رو از یاد نبرید گم میشید تو تاریخ بی هویت و سر در گم و پا در هوا یه خرده به زمین بیایید . از دهخدا و سعدی و قائم مقام فارسی یاد بگیرید شیرین تره تا از استادان محترم جنیدی و کزازی . مردم روزگار خودتون باشید نه هم عصر کورش کبیر و اردشیر دراز دست و داریوش و اردوان و بلاش و..( ببخشید این اسم ها رو هم اشتباه نوشتم : ارتخشثره و دارایوویوش و ارتابان و ولخش و ...)
0
از سوی (4,351 تراز)
ویراست در از سوی
شگفتا که زبان مادریتان را دوست ندارید. اگر نه واژگان را چنان نمینوشتید. زیرا که بدیها و نادرستیهای زبان را نمیبینید. به امید آن که مانند ما به آگاهی ژرف دست یابید. ایدون باد
0
از سوی (926 تراز)
شما نیز اگر اندکی بیندیشید،در می یابید که بودن واژگان بیگانه اندر زبان ما ننگ است.همچنین اگر شما این گونه سخن بگویید مانند ما به این گونه سخن گفتن خو می گیرید و در می یابید که این کردار،نیک است.

گفتمان های پیشنهادی

...