دو
مطلب:
اول
اینکه اعتمادبهنفس با خودشیفتگی فرق دارد؛ اینکه بزرگان توان بازشناسی ندارند بعد
(فقط) منِ گم و بینامونشان میدانم و میفهمم، خودشیفتگی خطرناکی هست که نتیجهای
جز بیراهه رفتن و بیراه گفتن ندارد.
و
دوم اینکه پیشخان (و در محاوره، پیشخون) یعنی سطح بلندی به صورت میز، قفسهای شیشهای،
یا دیوارههای کوتاه در فروشگاهها، کتابفروشیها، کافهها و رستورانها، بانکها،
هتلها و مانند آنها که از پشت آن کالا یا خدمات به مشتری عرضه میشود. معنای
امروزیِ دیگرش هم فضای سرپوشیدهای است که محل ورود به فضای مسکونیست که به صورت
پیشخانه هم گفته و نوشته میشود. درمقابل، «پیشخوان» مثلاً به کسی گفته میشود که
پیش از وعظ و روضهخوانی، مجلس را با روضه خواندن آماده میکند، یا همان «پامنبریِ»
معروف.
البته
در برخی نمونههای کمیابِ کهن، خان به معنای خانه را به صورتِ «خوان» هم نوشتهاند.
در
فرهنگهای معتبر، پیشخان به همین صورت ثبت و ضبط شده و صورتِ پیشخوان را اغلب به
«پیشخان» ارجاع دادهاند و اتفاقاً، فرهنگ درستنویسی «سخن» هم به طور مستقل بر
درست بودن این املا تأکید کرده است.
فرهنگستان
زبان هم که با همه کاستیها در برخی زمینهها تنها نقطه اتکای ما در یکسانسازی
رسمالخط است، در واژههای مربوط به گردشگری، واژه «پیشخان» با همین املا را در
معنای قسمتی که به پذیرش و ترخیص مهمانان میپردازد، مصوب کرده است.
پس
«خوان» چی؟ با مفهوم اصلی «خوان» همه آشناییم؛ همان سفره فراخ و گشاده که ترکیبات
بسیاری هم با آن داریم. از خوانسالار به معنای رئیس آشپزخانه بگیر تا خوانچه که
برای عروس میبرند و در محاوره به آن خونچه میگویند، تا خوانِ یغما که در قدیم به
سفرهای میگفتند که کریمان برای عموم مردم میگستراندند ولی کمکم معنای مجازیِ
غارت و چپاول گرفت. یک جور خوان هم داریم که به آن میگویند خوانِ نصیحت.
در
فرهنگ معین و فرهنگ سخن و غلط ننویسیم استاد نجفی پیشخان صحیح اعلام شده. تنها در
دهخدا (احتمالا به تساهل) هر دو، تکرار می کنم، هر دو درست اعلام شده پس (تا اطلاع
ثانوی) پیشخان درست است. والسلام.