چون واژگان درمان، هراس، باور نامواژه اند مانیک را درستانه رسانند و نیاز-ی به -ی(مانیکنامواژهساز=اسم معنیساز) ندارند.
نمونگان : آبدرمان (نامواژه، درمان با آب) نیاز-ی به -ی ندارد. نبودن -ی تا اندازه-ای ناآشنا است و توان از -گری و -مندی بهره بردن. به جای آبدرمانی توان از آبدرمانگری بهره بردن.
خداباور شاید بیشتر مانیک باورمندِ[کنا] خدا را بدهد بژ درستش باورمندی[نامواژه] به خدا است. اندر بنیاد خداباور برابر با خداباوری است. به جای خداباور(گواش کناییک = صفت فاعلی) باید گفتن خداباورمند. چون خداباور (نامواژه) است و پسوند افتاده (-نده) ندارد.
نمونه-ای دیگر کارکن (گواش کناییک) این واژه کوتاه شده ی کارکننده است. پس تواند گواش کناییک بودن. بژ خداباور کوتاه شده ی خداباورگر یا خداباورمند نیست پس گواش کناییک نیز نیست نباید به گونه ی گواش کناییک به کار رفتن. خداباور نامواژه و برابر با خداباوری است. چون باور نیاز-ی به -ی نامواژهساز ندارد و مانیک را رساند.
ایرانهراسی نادرست است باید گفتن ایرانهراسگری یا ایرانهراسندگی یا ایرانهراس بی -ی یِ نامواژهساز. اینجا نیز ایرانهراس کوتاه شده ی ایرانهراسنده یا ایرانهراسافکن یا ایرانهراسگر نیست بیک (بلکه) نامواژه است برابر با هراس از ایران. هراس نیز مانیک را رساند و نیاز-ی به -ی ندارد. اگر ایرانهراسی را دو بخش کنیم ایران و هراسی میماند. ایران درست است بژ آیا هراسی درست است؟ آیا هراسی برابر هراس است و اندر واژهنامگان آمده است؟ ایرانهراس (نامواژه) برابر با ایرانهراسگر یا ایرانهراسافکن (گواش کناییک) نیست.