واژه #کتاب در زبان فارسی طرف اومده میگه : « در زبان فارسی برای کتاب برابری نیست ، هاهاهاها » .... نوشته زیر رو نشونش دادم .... وقتی خوندش ، با چهره ای خشمآلود و گلویی پر از بغض ، سرش رو انداخت پایین و مثل باد رفت !!! برابر واژه عربی کتاب در زبان پارسی ، باتوجه به متون زبان های ایرانی همچون پهلوی ساسانی و اشکانی ، سغذی ، ختنی ، اوستایی ، پارسی باستان و متون کلاسیک پس از اسلام : ✅ در فرهنگ واژه یاب ، نوشته ابوالقاسم پرتو ، جلد سوم برگه ۱۵۰ در اینباره آمده است : ⭕️ کتاب : نیپیک ، نامَک ، کُوراسک ، ماتیکان ، ماتگدان ، نَسک ، نامه ⭕️ کتابخانه : ماتیکانکده ، برای نمونه در تذکره الشعرا دولتشاه سمرقندی : « ... هنوز کاخ شیرین که نزدیک به خانقین است ویران نشده بود که در ماتیکانکده ی آن نوشته ای یافتند به دستور دیرینه پارسی باستانی که این است : هژیرا به گیهان انوشه بزی - جهان را به دیدار تو شه بزی . » ✅ در فرهنگ پهلوی نوشته دیوید نیل مکنزی : واژه daftar = کتاب حساب واژه mādayān = کتاب واژه nāmag = کتاب ، نامه واژه nibēg = کتاب ، نوشته ✅ در فرهنگ پهلوی فرهوشی : برابر کتاب : nipik / nāmak / kurāsak / mātīkān / matiyān / mātagdān / nask / našk کتاب اندرز = pand nāmak کتاب جنگ = kār nāmak کتاب حقوق = dātastān nāmak کتاب مذهبی = nask کتاب مقدس = mānsar لوحه = taxtak نوشته = dip , nipist برابر کتابت : dapirih / nipikih / nipistan / nipikēnītan ✅ در فرهنگ واژگان مانوی : کتاب پهلوانان = kawān ( ساسانی ) کتاب سرود مذهبی = mahr nāmag ( ساسانی ) کپی کتاب = nibēs ( اشکانی ) کتاب = nibēg ( اشکانی ) کتاب = pōstag ( اشکانی ) ✅ در فرهنگ سکایی ختنی بیلی : واژه pūstya = کتاب ( این واژه در سغذی pwstk خوانده میشود که بصورت bosdik وارد ترکی هم شد ) ✅ در فرهنگ سُغذی قریب : واژه mārdanē = کتاب ، رساله ، سند واژه nipēik = کتاب ، نوشته واژه pōstē = کتاب ، نوشته ، نامه ، سند ( برگرفته از پارسی باستان pavastā ) واژه stur = کتاب ، رساله ، سوترا ✅ در اوستایی : واژه naska = کتاب ✅ در پارسی باستان ( هخامنشی ) : واژه nipišta = نوشته واژه dipi = کتیبه ، نوشته خطی واژه pavasta = پوست نوشته واژه čarman = چرم نوشته ✅ در متون قدیمی فارسی بعد از اسلام : کتاب = نبشته ، نگاشته ، نوشتار ، نامک ، نامه ، انگاره ، نُپی ، نوی ، کراسه و .... ورقه = برگه صفحه = رویه فهرست = معرب « پِهرِست » پهلوی است پاراگراف = بند ، فراز جمله = گزاره ، گفتار ، رسته ، وچک کلمه = واژه ، اَخت ، رَند حرف = وات ، واج ، واچ خط = سمیره ، کِشَک ، کشه ، کش ، دبیره نقطه = خَجَک ، هولک ، خال ، دنگ ، پنده ، دیل ، تیل ، کُیان ، میانک علامت = نشان ، نشانه ، نمود ، ماریک ( پهلوی ) مقدمه = سرآغاز ، دیباچه ، پیشگفتار خلاصه = چکیده ، پالیده ، ژاو ، سارا ، هنگرت ، گزیده ، آمرغ ، بیآمیغ جلد = پوشنه ، تَکِه ، پار قلم ، مداد = خامه ، کِلک ، کاگل ، نی ، دوده ، خودکار مرکب ، جوهر = زگاب ، زگاله ، گوهر ( که معرب آن جوهر است ) ، نیلم ، زاج ، خوال دوات = آمه ، جوهردان مولف = نویسنده ، نگارنده ، نگارشگر ، گردآورنده @pasoookhz .از اين كه اين نپشتار به پارسيك يره نيست، از شما مى پوزم!
با سلام و درود فراوان،
788 پرسش / گفتمان
937 پاسخ
976 دیدگاه
150 کاربر
4351 تراز
3608 تراز
2031 تراز
1167 تراز
926 تراز
469 تراز
301 تراز